10 اسلاید صحیح/غلط توسط: Samiya انتشار: 2 سال پیش 14 مرتبه مشاهده شده گزارش ذخیره در مورد علاقه ها افزودن به لیست
اینم قسمت 3
هانا : وای اینجا چه قدر وسایل عجیب غریب باحالی هست
سو مین : اینجا بهم حس خوبی نمیده
مغازه دار : خوش اومد.. چی هانا ؟
هانا : سویونگ؟
سومین : سویونگ؟
هانا : چطوری اومدی اینجا ؟
سویونگ : خب راستش همه چیز از هفته قبل شروع من این مغازه رو دیدم خوشم گفتم ببینم چطوریه رفتم داخل حواسم نبود که به یه وسیله خوردم افتاد و شکست بعد جادوگری که اینجا بود بهم گفت نمی تونم با هزینه پرداختش کنم . برای همین مجبورم اینجا برای یه مدت کار کنم.
سومین : جادوگرا واقعین؟
سویونگ : آره
هانا : تا چه مدت باید اینجا کار کنی ؟
سویونگ : نمی دونم نگفت
گو اون جادوگر و صاحب فروشگاه
گو اون : شما کی هستید؟
هانا : ما دوست های سو یونگ هستیم
گو اون : سو یونگ کیه ؟ هاااا همین کارگر پاره وقت
هانا : بزار بره
گو اون : نمی تونم
هانا : چرا ؟
گو اون : این همه برات توضیح داد بعد می گی چرا؟
هانا : !!!!!!!!!
گو اون :چرا تعجب کردی مگه نگفت من جادوگرم چرا قیافت این جوریه؟
هانا : نمی شه این رو با پول درستش کرد ؟
گو اون : نه ، چون اون چیزی که شکستتش توش یه روح شیطانی بود تا وقتی اون رو نگیرم این نمی تونه بره
هانا : من می گیرمش
سومین : چی می گی ؟ تو حتی روح هم نمی بینی چه برسه به روح شیطانی
گو اون : اون روح ها رو می بینه
سومین : چی؟
هانا : راست میگه.
سومین : حتی اگه شده من نمی زارم خیلی خطرناکه
هانا : نمی تونم حتی نه به خواطر سویونگ روح های شیطانی می تونن آدم بکشن
گو اون : و هر بار با آدم کشتن قدرت می گیرن و گرفتن شون سخت تر میشه
سو مین : پس منم همراهت میام .
هانا : چی ؟
سو مین : کاری کن که روح ها رو ببینم
هانا : داری چی کار می کنی ؟
گو اون : نمی تونم
سو مین : چرا ؟ مگه جادوگر نیستی؟ به عنوان جادوگر نمی تونی کاری کنی که روح ها رو ببینم؟
گو اون : خیله خب پس خودت خواستی.
هانا به سو مین میگه : چی کار می کنی نمی تونی با..
سومین : ببین نمی تونم بزارم تنهایی این کار رو بکنی .
گو اون : خب آماده ای؟
سو مین : آمادم
گو اون : خب بیا جلو.
هانا دست سو مین رو می گیره بهش می گه : مطمئنی؟
سو مین : آره حاضرم کنار تو در این راه بمیرم ولی..
هانا : یعنی قرار بمیرم 😡
سومین : خب اولین باره که ..
هانا : ولش کن
سومین : شروع کنیم
گو اون می ره پشت و دستاش رو روی چشم سو مین می زاره و بعد بر می داره .
گو اون : تموم شد.
سو مین : پس چرا روحی نمی بینم؟
گو اون : خب چون اینجا مغازه یه جادوگره قطعا روح ها جرئت ندارن بیان اینجا
بعد گو اون رو به هانا می کنه و میگه بیا و وسایل روح گیری رو بردار. بعد از توضیح دادن گو اون برای هر کدوم از اونها که به چه کاری میاد و ...
هانا : حالا می تونیم سویونگ رو ببریم؟
گو اون : نمی شه
هانا : چرا ؟ما که..
گو اون : فکر کردی به خواطر تنبیه اینجا نگه داشتمش؟ نه چون اگر روح شیطانی پیدا کنتش می کشتش
هانا : چرا؟
گو اون : چون اینجوری اون کسی رو که نجات داده باید به عنوان سرور قبول کنه ولی از اون جایی که این روح شیطانی اینقدر پست هست که نمی خواد کسی اربابش بشه میاد اربابش رو می کشه پس نباید بزارم کس دیگه ای بخاطر این بمیره
هانا : پس روز های مدرسه میاییم دنبالش
هانا دست سو مین رو می گیره و می گه قراره بترسی ولی لطفا ضایع نکن
سو مین: باشه
سو مین : وای این چرا چشم نداره این چرا این جوریه؟ چرا اینقدر ترسناکن
یو جین زنگ می زنه به رزی و می گه بیاد
رزی میاد
رزی : چی شده؟
یو جین : بیا قرار داد شرکت ببندیم باهم شریک بشیم
_ چی ؟
_ بیا وکیل ما شو بیا باهم دیگه کار کنیم
_ خب همون جور که می دونی پا شرکت بزرگی هستیم و باشه
_ ممنون. راستی نوشیدنی می خوری؟
_ نه. تو مستی ؟
_ یه زره.
_ خب این جوری نمی تونی رانندگی کنی. می خوایی برسونمت؟
_ آره
_ پس پاشو بریم
_ یه زره بیشتر بمونیم.
_ من کار دارم زیاد نمی تو نیم بمونیم
_ باشه
رزی : یه اسپراید هم برای من بیار ممنون
در حال خوردن بودن که یهو
یو جین : دوسش دارم
رزی : کی رو؟
یو جین : تو رو
رزی: معلومه خیلی خوردی پا شو بریم
بعد رزی بلند می شه که بره یو جین دستش رو می گی ره می کشه پایین بعد رزی دوباره می شینه و میگه : دو باره چیه ؟
بعد یو جین رزی رو می بوسه.
رزی : داری چی کار می کنی؟ پاش و بریم
یو جین و می گیره می بره و می زاره تو ماشین و می گه : اینجوری نمی شه بزار زنگ بزنم به منشیت.
یو جین : نهه نمی خوام می خوام با تو برم
رزی : ساکت شو
رزی : الو سلام منشی یانگ...
منشی یانگ : ممنون از تماستون رئیس بیاین بریم.
یو جین : نمی خوام برو
_ رئییییییس
_ گفتم نمی خوام چند بار دیگه بگم نمی خواااااام.
_ رئییییییییییییییییس
رزی : منشی یانگ منم هم راهتون میام این جوری این نمی یاد.
رزی : بلند شو بریم منم میام. یو جین : برررررییییییم.
توی ماشین :
رزی اون سر ماشین نشسته و یو جین هم اون سر ماشین .
رزی از پنجره بیرون رو نگاه می کنه که یو جین خواب می ره و می افته رو پای رزی
رزی : هنوز هم بچس.
بعد رزی درست میاره توی مو های یو جین و میگه : هنوزم بامزست
بعد یهو یو جین می گه : نرو
منشی یانگ : رسیدیم خانمم
رزی : ممنون منشی یانگ فقط بزارینش تو تختش کمرش درد نکنه
منشی یانگ : چشم خانم
پایان
10 اسلاید
1
نتیجه
مجموع امتیاز شما
امتیاز
تعداد پاسخ صحیح
تعداد پاسخ غلط
درصد صحیح
شما به درصد سوالات پاسخ درست دادید
اگر پسندیدی، لایک کن و به سازنده انرژی بده!
3 لایک
فقط چون عکس کراشم بود لایک کردماا!🤤