(نکته:برای اینکه میبل بیت لند با اون آبشار جاذبه ایه قاطی نشه هروقت میبل آبشار جاذبه خواست حرف بزنه جلوس اسمش اینو میزارم🌟)صبح از خواب پاشدم و خوشبختانه هیچ خوابی ندیدم. من:آخیشششششششششش خدایا شکرتتتت بالاخره یه شب بدون خواب!فک کنم تا یه هفته راجتم چون بیل دیه تا یه هفته قرار نی پیشم بیاد...احتمالا...خب به هرحال مهم نیست از اونجایی که فعلا از دست خوابام راحتم پس فکر کنم قراره از این هفته خوشم بیاد!خب...امروز روی خیلی خاصی نبود که بخوام زیاد ازش تعریف کنم...فقط اینکه امروز میشه گفت همش با کارول و میبل گشتم. کارول که قضیه دفترچه خاطراتو میدونه به میبلم گفتیم و همش داریم دنبال یه راهی میگردیم که از شر بیل خلاص شیم...کارول:هی میگم مگه تو خوشحال نبودی که بیل اومده سراغت؟چرا الان میخوای از شرش خلاص شی؟نه اینکه اعتراضی داشته باشما فقط میپرسم. من:خب آره من گفتم خوشحالم تو این دردسر افتادما ولی خب متاسفانه من تنها نیستم. اگر من درگیر این چیزا بشم نه تنها دوستام بلکه کل آبشار جاذبه ام به فن.ا میرن :") واسه ی همین فعلا نمیتونم کاری با بیل داشته باشم وووو حالا حالا ها فکر کنم خبری از معامله نباشه...شاید... کراول:هوی! من:خیله باشه بابا ضد حال!کلا خبری از معامله نیست -_- خیلی چیز خاصی درگیرمون نشد جز اینکه یه ب.ز داشت سعی میکرد لباس میبلو بخوره :") به هرحال از اونجایی که اتفاق خاصی نیوفتاده بود دیه خسته شدیم و رفتیم خونه هامون. منم رفتم معما کده ی شک و گرفتم خوابیدم.
10 اسلاید
نتیجه
مجموع امتیاز شما
امتیاز
تعداد پاسخ صحیح
تعداد پاسخ غلط
درصد صحیح
شما به درصد سوالات پاسخ درست دادید
اگر پسندیدی، لایک کن و به سازنده انرژی بده!
10 لایک
در انتظار پارت بعد✅
عالی بود
تشکور
نوشتمشا ولی گ*شا*دیم میاد بزارمش تستچی...یکی دو هفته پیش نوشتمش وگرنه
مگه کپی کردن یه متن چقدر کار سختیه 🗿💔
داداش تو مدرسه نوشتمش که ینی تو دفتر نوشتمش و باید وارد تستچی کنمش
نایس
پارت بعدی رو بزار
تشکر
نوشتمش باید بزارمش فقط مشکل گش*ادیه...
ایده بده چجوری بیارمت تو داستانممممممم
چمیدونمممم
با یه انفجاری دردسری چیزی وارد شم
الو الو الو الو الو الو الو الو الوووووووو
سلام منو یادته
علیک
آره
من کیم
آگوتیی دیه
همون پسره که تو داستان الینام بود
ناموسا من تو یه داستان بودم نمیدونستمممممم لینک داستانو واسم بفرست بخونم
اون اکانت الی به باد ف.نا رفته نیس اصن واس همین داستانیم دیه وجود نداره :")
البته داستان نبود کمیک بود
پارت ۱۰ در آندرتیل رفت بررسی🗿
*گودرت
هورتا
*تشکر
عههه تبی برا چی امتیاز دادی بهم؛-؛
تسکر
آخه دیدم ۱۰۰ امتیاز دادی بم منم نیاز نداشتم به جاش ۱۰۰۰ تا دادم بت🗿
اصن عالی🗿👍❤
؟ بیل:**********(سانسور کردن اسما برای بیشتر اسپویل نشد
احتمالا یکیش من نیسم؟
*خوتندن ادامه
شاید آره شاید نه
کسی چه میدونه
ولی این یعنی آره
نه واقعا
فقط نمیخوام اسپویل کنم
به کامنت پایینیم خواستم همینو بگم ولی دیدم تستچی کامنتای مث همو ثبت نمیکنه واس همین فق به تو گفتم
شاید تو تو پارتای دیه بیای اون دو نفر دیه کسای دیه ای باشن خودمم نمیدونم(ز.ر میزنم فق نمیخوام اسپویل کنم ولی خب بازم معلوم نی واقعا اون دوتا کین تو تو پارتای جلوتر میای)
👍
اون دوتا دختر احنمالا یکی ارها و یکی سوگنده
بماند حالا تو پارتای اینده میفهمی🗿