ناظر منتشر کن لطفا 🙏
اون دیگه چی بود اونا کی بودن؟ به من نزدیک شدن و جلوم خم شدن و گفتن درود بر امپراتور سرزمین چهار عنصر، کپ کرده بودن واقعا اینا کی بودن یکی شون موهاش سبز بودن اون یکی یخی وسطی آبی و آخری هم به رنگ قرمز و نارنجی در اومده بود همه مون تو بهت فرو رفته بودیم که اون چهار نفر سرشون رو بلند کردن و گفتن( ما محافظان جنگل هستیم یعنی ارواح جنگل خدمت گذاران اعلیحضرت امپراتوری ) حالا فهمیدم اونا کی بودن، اونا چهار نگهبان اصلی عنصر آب،. آتش، هوا و خاک هستن چقدر جالب محافظ جادی هوا یا باد بهم خیره شده بود با اینکه پسر بودم و اونم پسر بود گونه هام سرخ شده بودن چرا به من خیره شده بود نوا به سمتم چرخید و گفت :نمی تونم باید بریم، من باید برم. خواستم دستشو بگیرم که محافظ جادوی آب بهم نزدیک شد و گفت :بهش نزدیک نشو خواهش میکنم اعلیحضرت 🙏نوا با قدم های شمرده، شمرده به سمت غار حرکت کرد نمی دونستم واقعا باید چی کار کنم و چجوری ازش محافظت کنم، نمیخواستم آسیب ببینه من چجور آدمی بودم که داشتم جون کسی که دوس*تش داشتم رو به خطر مینداختم نوا داشت به غاری که شاید باعث مر*گش میشد نزدیکتر میشد تا جایی که به دم آبشار رسیدیم چرخید و با چشمان خاکستریش به من خیره شد موهاش در باد می رقصیدن رقص موهاش باعث تند، تند تپیدن قلب من میشد
6 اسلاید
نتیجه
مجموع امتیاز شما
امتیاز
تعداد پاسخ صحیح
تعداد پاسخ غلط
درصد صحیح
شما به درصد سوالات پاسخ درست دادید
اگر پسندیدی، لایک کن و به سازنده انرژی بده!
9 لایک
عالی بود آجو
جان من بگو چی میشه و لطفا انقدر جای حساس کات نکنننننننن
راستی انشالله عملت به خوبی پیش بره
مرسی آجی
😁
آجی دفعه ی بعد عاشقااااانهش نکنی دیگه داستانتو نمیخونم(همش دروغه مگه میشه طاقت آورد و داستانتو نخوند؟)
باز که جای حساس کات کردی😐
😆😆
هالییییی بود
میسی ❤