ناروتو توده سیاه ظهور ایتاچی

دلتا:عوضی تو کی هستی؟! ایتاچی:من اوچیها ایتاچی هستم. بعد به دلتا اماتراسو میزنه دلتا جیبش میکنه در همون موقع ایتاچی با سوسانو از وست به دو نصفش میکنه. بعد کد:میبینم که دوباره مردی. دلتا:دهنتو ببند.

ایتاچی:خوشحالم که میبینمت سارادا تقریبا یک روز بعد خواهش میکنم. هرچی دارمو میدم فقط اونو ازم نگیرین. اونو ازم نگیرین. نه نه نرو. سوآدوووووووووووووووووووووووو سوآدو:هاه هاه هاه هاه اوبیتو:بخواب خواب بد دیدی بخواب سوآدو:اوبیتو میتونم یک سوال بپرسم ازت اوبیتو:الان؟ باشه بپرس

تو تمام افرادی که اوچیها بودن رو میشناسی اره؟ اوبیتو:اره.پس میدونی بهم بگی مارد من کی بو؟ اوبیتو:اسمشو بگو سوآدو:ریون.اوبیتو شک زده میشود. ر ر ری ریون اوبیتو؟ اوبیتو؟ اوبیتو بی هوش میشود اوبیییییتووووو لعنتی. لعنتی نفس نفس چرا میزنه یکی دکتر خبر کنه

رین این تویی خوشحالم میبینمت. داداش رین کیه؟ اوبیتو:اوه ریون تویی. ببخشید نگرانت کردم زیستی سفید:ببخشید مزاحم شدم ولی یکی میخواد ببینتت. ایتاچی:اوبیتو،قرار ما ای نبود. اوبیتو:کسی اینو میگه که برادر خودش رو زنده گزاشته. اون غزیش فرق داره. نداره. داداش دایی ایتاچی داره چی میگه؟