جیگن:پس اینشکلی به این زمان احمدی. مو موشکی:اره.معامله ای که کردیم بر قراره؟جیگن:دلتا میخوام چند نفر رو بکشی برام. دلتا:باشه.جیگن:مو موشکی اگه کارایی رو برام نیاری میکشمت. مو موشکی:همین الان میارمش
قریبه:سوآدو سوآدو سوآدو بیدار شو. با لگد میزنتش. ده میگم بیدارشو. سوآدو:چته وحشی، ها، روه کمکم کنید روه. اوبیتو:من رو هم نیستم. روه کمک. ده میگم من روه نیستم
خوب رسیدیم به بخش سارادا این شکلی شروع میشه که سارادا از ناروتو میخواد که شاگردش شه و بعد از چندین درخوا. -پس که اینطور. هوی راوی داره حرف میزنه ها. خوب بعد از چندین درخواست ناروتو قبول میکنه هالا بگو -پس که اینطور ساخته دخترت خیلی شبیه به اونه
کاواکی:من کجام. جیگن:پیش من کاواکی. کاواکی:امکان نداره. من توی عوضی رو کشتم. موموشکی:امکان داره. کاواکی:بوروتو.دوباره نه. جیگن:صحبت کافیه وفتشه که کارما رو روت بزارم. و میزاره. کاواکی:دوباره.بوروتو(حالت خواب الود و گیج) :کاواکی.موموشکی: بخواب. را سنگان. به دیوار را سنگان میزنه تا چاکرا خالی شه.وقت خریدن مشکله مگه نه مومو شکی. مو موشکی:دهنتو ببند کاواکی
ناروتو:خوب اولین درس. گیج و مبهوت مونده که چیکار کنه. دلتا:ببخشید که وست اموزش اومدم ولی باید ناروتو اوزوماکی رو بکشم. ناروتو:اگه میتونی بکش. و یک جنگ باهم دارن. ادامش برو صفحه بعدی
ناروتو پرت میشه اونور دلتا میخواد به سارادا حمله کنه که یکهو یک نفر جلوشو میگیره. ناروتو(با نگاهی پر از تعجب) :امکان نداره. سارادا:تو کی هستی؟قریبه:هیچکس هق نداره به سارادا حمله کنه. دلتا:عوضی تو کی هستی -من اوچیها ایتاچی هستم
اگر پسندیدی، لایک کن و به سازنده انرژی بده!
نظرات بازدیدکنندگان (0)