لایلا دختر آزگاردی پارت یازده "خونه"
🌌اولین کاری که باید می کرد این بود که یه مقوا بزرگ بیاره . راه های زیادی برای ارائه پروژه وجود داشت اما لایلا این راه رو بیشتر دوست داشت . این کاری بود که لایلا می خواست بکنه . مقوا رو طوری تا می کرد که شبیه یه بروشور بشه البته از نوع خیلی گنده اش. تازه باید یه عکس از اسطوره مورد نظر یعنی لوکی می کشید که تو افسانه گفتن یه قیافه موذی چشمای سبز و مو های قرمز داره البته هیچ کدوم از اینا به نظر لایلا درست نبود...حس می کرد لوکی قیافه دیگه ای داره اما خب این یه افسانه بود شاید در گذر زمان یه چیزایی بهش اضافه و ازش کم کردن. دلش می خواست سریع تر پروژه رو تموم کنه تا از این سردرد ها راحت شه اما در کمال تاسف هنوز حتی ابدایی ترین قدم پروژه رو هم انجام نداده بود . خرید یه مقوای بزرگ🌌#کمبود_عکس
6 اسلاید
نتیجه
مجموع امتیاز شما
امتیاز
تعداد پاسخ صحیح
تعداد پاسخ غلط
درصد صحیح
شما به درصد سوالات پاسخ درست دادید
اگر پسندیدی، لایک کن و به سازنده انرژی بده!
11 لایک
واییییییییییی
وووویییییی
😄
میشه بوزنمت؟تلووووخدااا🥺
خیلی ک..ر.م داری که این موقع ها قطعش می کنی الان من باز باید عررررررر بزنم؟؟؟🗿😭💔
بزن حاجی بزن 👺
خوب جایی تموم کردم نه ؟
وقتی یه پارت باحال نوشتی که داستان دوباره هیجان انگیز شه ولی هیچکس ندیده
یوهاهاها