ی روز حالم خعلی بد بود😓
ن اینک عاش/ق باشما ن😅
ولی بد دلم گرفتح بود بلندشدم زدم بیرون از خونح🚶♀💔
چشمام خورد ب یکی🚶♀💔
کع توی ی روز همه زندگیم شد🤲😄
بعد از یک سال......
من بیشتر عاش/قش میشدم اون بیشتر سرد میشد😰😓
تا اینک یروز......
بهم گف نمیخامت دیگه😭💔
چیزی نگفتم......🙂
گفت بهم من دیگ دوس/ت ندارم میخام از زندگیت برم زندگی خدمو بسازم🚶♀💔
چیزی نگفتم بازم فق ب حرفاش گوش میکردم🚶♀💔
تا اینک یروز بهم گفت بیا ب ادرسی ک بت میدم🚶♀💔
ادرس فرستاد همون کافه همیشگی ساعت 7 شب اونجا باش🚶♀💔
ساعت 7 رفتم🚶♀💔
دیدم خعلی خشتیپ نشستح ی گوشه از کافه🚶♀💔
رفتم پیشش با دوتا ق/رص برن/ج ک توی مشتم بود🚶♀💔
بهش گفتم ک چی میخای بگی زود بهم بگو❗️▫️
گفت که الان خانوم ایندم میاد ببینش🚶♀💔
تنها چیزی ک بهش گفتم تو منو دوس/م نداشتی ن🚶♀💔
گفتش نه😞
قرصا سریع خوردم ازم پرسید تول/ه اون چی بود خوردی🥀💔
گفتم مگ مهم برات😄
گفت ارع مهم ک پرسیدم
گفتم باشع ق/رص برن/ج 🙂💔🥀
یدفه شوکه شد از جاش بلندشد امد سمتم❗️
که من کم کم چشام سیاهی رفت⚫️
وقتی چشمام برا اخرین بار باز کردم توی بی/مارس/تان بودم🏬
دیدم ک دکتر بهش گفت معدشو شست شو دادیم ولی قرصا اصرشو گذاشتح💊
15 دقه بیشتر وقت ندارید😔
سریع امد سمتم بهم گفت اون خانوم زندگیم ک گفتم تو بودی ها لع/نتی چرا این کارو کردی😭
ی جعبه از توی کتش دراورد بهم گف خانومم میشی🚶♀💔
منم با اشکایی ک توی چشمام جمع بود بلند گفتم بله😄
دوبارع ازم پرسید ولی......⚰
من دیگه رفتم🙂💔
😊خوب بود
کلاس چندمی کیوتچه؟
نهم
کیوتچه؟!
اوهوم
خوشت نمیاد؟
تنکس لاوم❤💜
راستش نظری راجبش ندارم تو چندمی؟
راستش نظری رابش نداره
منم نهمم
اوه واقعا ؟ موفق باشی