ناظر جان همه چیزو رعایت کردم و از بی تی اس اما داستانه
من با یه دختره روی میز نشسته بودم که یه پسر دیگه که نمیشناختم بالای سرم اومد همکلاسیم بود *ویو ا.ت که با تعجب به پسره نگاه میکنه * ا.ت : عا..... چ... چیزی شده ؟ پسره : نه میتونم پیشت بشینم ؟ ا.ت : خ.... خب آره . پسره لبخندی زد و صندلی رو گذاشت جلو نشست . ولی همینکه نشست یه پسر دیگه دیگه که اونطرف تر بود رو به پسره گفت (2): هی تو! . کسی که کنارم بود با صداش اهمیتی نداد . اون یکی نزدیک تر اومد 2: مگه با تو نیستم تو فکر کردی کی هستی که اینجا . پسره : مگه عیبی داره . (2): اره خیلی تو چرا باید بین اون دوتا دختر بشینی و بینشون دخالت میکنی به تو هیچ ربطی نداره! پسره : دخالت منم به تو ربط نداره . اینو که گفت ناظم اومد توی کلاس ناظم : اینجا چه خبره همین روز اول دارین د ع و ا بپا میندازین بسه دیگه اگه یبار دیگه ببینم جدی برخورد میکنم . _____________________ زنگ بعدی خورد من از رفتار اون پسره تعجب کردم داشتم تو پله های مدرسه پایین میومدم و بهش فک میکردم تا اینکه یدفعه یچیزو یادم اومد همینکه بهش فکر کردم دفترا و گتابام از دستم افتادن زمین و من شوک شدم
6 اسلاید
نتیجه
مجموع امتیاز شما
امتیاز
تعداد پاسخ صحیح
تعداد پاسخ غلط
درصد صحیح
شما به درصد سوالات پاسخ درست دادید
اگر پسندیدی، لایک کن و به سازنده انرژی بده!
42 لایک
گلب اکلیلی میقولی؟
عالی
تنکس💖
💙💙
پارت بعدیییییی 🤩
چشمم
بی صبرانه منتظر پارت بعدم:)))
تنکیوو
چون لایکا و کامتا خوب بود پارت بعدشم گذاشتم منتظرم منتشر شه
:)))))
خیلیییییی گشنگهههههه پارت بعدییییییی
مرسیییی چشممممم
فقط یه چیزی چطور رو اینطوری بنویس اونطوری مینوسی احساس میکنم یه کلمه دیگس
اوکی😂
پروفت > بقیه ی پروف ها
عررر مرسیی
گاد
تنکسس