یونگ مین دست سوجین را گرفته بود و سوجین به آرامی حرکت میکرد وقتی به دم در خانه رسیدند متوجه انسانی بی جان شدند..
سوجین حسابی شوکه شده بود . چقدر این شخص آشناست... سریعا دوید و جنازی رت لز زمین بلند کرد .. برادرش بود ... چطور ممکن است برادش مایل ها از او دور بود این کار چه کسی میتواند باشد ... اشک در چشمان سوجین حلقه زد.. نمیتوانست نفس بکشد .. دنیا دور سرش میچرخید .. او در این دنیا
هیچ کس و کاری جز برادرش نداشت ... برادرش تنها شریک تنهایی ها ، غم و اندوه او بود .. یونگ مین که بسیار تعجب کرده بود میدانست که این کار چه کسی میتواند باشد .. حتمی برادرش این کارو کرده است .. با کشتن برادر سوجین ... سوجین تنها میماند و میتوانست راحت از جونش بگذرد برای همین اینکارو کرد .. برادر یونگ مین هرکاری که باعث درد و رنج یونگ مین باشد. را انجام میداد....
6 اسلاید
نتیجه
مجموع امتیاز شما
امتیاز
تعداد پاسخ صحیح
تعداد پاسخ غلط
درصد صحیح
شما به درصد سوالات پاسخ درست دادید
اگر پسندیدی، لایک کن و به سازنده انرژی بده!
8 لایک
پارت بعدم بزار و ممنون برای داستانت❤️❤️❤️❤️❤️
😊😊😊💜🩵🩷🩶
پرفکتتتتت♡♡
😊🩶