
اصن من چه بچه خوبیم واهای ...😔😂
شروع کردم به گریه کردن ... زنی هم که اومده بود بغلم کرد و بهم گفت: . دخترم انگار درد کمی نداری . من مشاور هستم . بهم زنگ بزن .. در جواب زن لبخندی زدم و گفتم: چشم ... ولی لبخندم زود محو شد . زن هم منو از بغل خودش آورد بیرون . یه لحظه یاد جیسو افتادم ... فقط خواستم بهش سر بزنم و با زن خداحافظی کردم . به سمت ماشین رفتم و سریع دستگیره ی ماشینو باز کردم و به جیسو که سرشو گرفته و داشت آروم گریه میکرد دیدم .. قبلا اون قربون صدقه ام میرفت پس الان نوبت من بود ..گفتم: یااا یه فرشته مگه گریه میکنه؟ ولی اگرم گریه کنه به خوشگلی تو نمیشه..گریه نکن دیگهه اونیی جیسو اشکاشو پاک کرد و به زور لبخند زد .. دستشو گرفتمو به سمت بیمارستان رفتیم ..جایی که تهیونگ توش بود .. از منشی (ازینا که تو فیلم ترکیا میپرسن مریض کدوم جاعه جواب میدن😔😂) پرسیدم : خا خانوم ... میشه بگید کیم تهیونگ کدوم بخشه؟ خانوم با صدای ترم و بهشتی ای جواب داد: بخش مراقبت های ویژه .. یهو چشمش به جیسو اونی افتاد .. بلند داد زد: جیسوو اونیی ،جیسونی هم فهمید کیه و بغلش کرد .. منم یکم بعد فهمیدم کیه ..پارک رزی!
به طرف من برگشت و گفت: جنی اصلا عوض نشدی ! همون قیافه ی افسرده ی لعنتی ! بخند دیگه .. بعدشم خودش یه پوزخند مخصوص رزی زد(این نوع پوزخند با همه فرق دارد و فقط مخصوص خودش است . تمام😐 هرگونه کپی از این پوزخند پیروی قانونی دارد) منم پوزخند زدم و گفتم: ولی تو کردی رزی پارک! از دانشگاه کلی تغییر کردی! منو به سمت اون مراقبت های کو..فتی راهنمایی کن .
(پس از سالها از زبون تخمه بدبخ) جنی با رزی بدرفتاری میکرد چون که توی دوران مدرسه شون همش درحال اذیت کردن جنی بود و حتی وقتی تونسته بود به یک پسر ابراز محبت نشون بده .. رفت باهاش دوست شد! خودشم حس جنیو نسبت به اون پسر میدونست .. بعد از 10 مین جنی دوباره اون مشاور رو دید .. (ولی مشاور اورا ندید😐😂)به سمتش رفت و گفت : خانم .. میشه از امروز شروع کنیم؟ اون خانوم لبخند زد و گفت: بله معلومه! و من همینجوری فقط نگاش کرد و کوچیک ترین لبخندی نزد. از دست جنی لبخند اون بدبخت هم پوسید!
گایز ساری که زیاد صبر کردید>: این پارت به شدت چرت شده بود😭
اگر پسندیدی، لایک کن و به سازنده انرژی بده!
۰۰
۹
۸
۷
۶
۵
۴
۳
۲
۱