هاییاینداستانیکهداریمیخونیتوسطدوتانویسندهنوشتهشده.منرزیم.منوخواهرمتصمیم گرفتیمتانویسندههایخوبو فعالیبشیمپسآزمونحمایتوپشتیبانیکنید.تنکیو🌚💜
از زبان رزی:سلام من رزی(رزی نقش ا.ت رو داره) هستم ۱۸ سالمه و یه خواهر دوقلو دارم که اسمش لونا هستش و هر کاری که من میکنم اون هم دلش میخواد انجام بده یعنی یجورایی بهم حسودی میکنه.من کار آموز یه کمپانی به نام وای جی هستم و هنوز دبیو نکردم.
امروز قراره بریم مدرسه شنیدم قراره امروز یه پسر خیلی کیوت و جذ.اب به مدرسمون بیاد اسمشو نمیدونم ولی میگن یه فرد معروفه و آیدله.
رزی:لونا بیا بریم ساعت ۷ شد الان دیرمون میشه.لونا:اومدم.
رسیدیم به مدرسه هنوز زنگمون نخورده بود به خاطر همین توی حیاط نشسته بودیم که یهو در حیاط مدرسه باز شد و یه ماشین خیلی خفن وارد حیاط شد.
5 اسلاید
نتیجه
مجموع امتیاز شما
امتیاز
تعداد پاسخ صحیح
تعداد پاسخ غلط
درصد صحیح
شما به درصد سوالات پاسخ درست دادید
اگر پسندیدی، لایک کن و به سازنده انرژی بده!
7 لایک
عالیه
میسی
خوجمل بود 🥺
تنک
عالییی بود
مرسی آجی جونم
عالییییی 🙃💖
فالویی میشه فالوم کنی 🙃🥲💖