فراتر تر از دوستی قسمت سوم

قسمت سوم سریال فراتر از دوستی جیسو از خواب می‌پره) جیسو: هیو جو😳 لیندا: جیسو جیسو خوداروشکر تو بیدار شدی جیسوو😭 اسلیهان:😭 جیسو: چی شدن اینجا هیو جو خ‌بعه؟؟؟🥺 جیسو پا میشه و ی پارچه سفید رو تخت میبینه پارچه رو کنار می‌زنه و هیو جو رو میبینن🥺 جیسو: نههههه هیو جووو هیو جووو شوخی نکن با من هیو جووو پاشووو پاشووو😭😭 دکتر جیم: متاسفم😔 ( لیندا و جیسو رفتن خونه لیندا) روز بعد ... جیسو: لینداپاشوووو تنبل پاشوو ... سانمی: هوممم بزار بخوابم جیسو: پاشو نکبت باید بریم اداره ی پلیس سانمی رو باید ببینم لیندا: تو برو من می‌خوابم جیسو:پاشوووو نکبت( جیسو ی بالش میکوبه تو سر لیندا و بلندش می‌کنه😂 جیسو و لیندا میرن اداره پلیس جیسو: سلام من می‌خوام کیم سانمی رو ملاقات کنم افسر هان سوک هون: بفرمایید ( هان سوک هون در نقش پلیسه) جیسو و لیندا میرن پیش سانمی لیندا:جیسو مطمعنی میخوای اونو ببینی تروخدا داستان درست نکن هتکش وتک میشه😔 جیسو: فقط حرف می‌زنیم دو دقیقه بعد .... جیسو داره با سانمی کشتی میگیره😂 جیسو: دروغ گووووو تو کشتیشششش من انتقام میگیرممم سانمیییی ....... ....... ...... لیندا: این نگفت حرف میزنه؟؟😳جیسو: لیندا نشد بشه حرف بزنیم بیا جنازشو جمع کن بعدن حرف میزنم باهاش بریم خونه😒 چ بدنش ضعیفه نشد حرف بزنیم😒 لیندا: اون طوری ک تو زدیش فک نکنم تا هفته دیه پاسخ افسر هون: گاشش فک کنم ازش خوشم اومده چقدر شجاعع یک هفته بعد... ( جیسو مداوم خواب هیو جو رو میبینه) جیسو: لیندا من از وقتی هیو جو فو.ت کرده همش خوابشو میبینم ک میگه روح مارسل اینجاست و از خواب میپرم یهویی هیچ وقت خوابام کامل نیست نمی‌فهمم هیو جو چی میگه بهممم🥺 لیندا: جیسو به نظرم بیا ی دکتر تعبیر خواب و هیپت و نیبز جیسو: بریم جیسو و لیندا میرن دکتر خواب) لیندا: دکتر جیممم؟؟؟ دکتر جیم: سلام دخترا من دکتر خواب هم هستم راستش😅 لیندا: دکتر این رفیق ما خواب دوستونو ک میدونین میبیننه و هی تو خوابش میگه روح مارسل اینجاست دکتر جیم: روح مارسلللل؟؟؟؟😱 جیسو: دکتر شما در موردش میدونیدد؟؟؟😨 دکتر جیم: افسانه ها میگن در دوره چوسان روح مارسل خرابی های شدیدی به وار آورده و ....( بقیشو قبلا گفتم) جیسو: دکتر من میخام خوابمو. کامل کنم میتونید منو هیپت و نیز کنید؟ دکتر جیم: ار بخواب رو تخت جیسو به خواب می‌ره خواب جیسو: هیو جو: جیسووو جیسووو کمکممم کنننن روح مارسل اینجاستتتت اون به من‍..... هیو جو روح مارسل چسبیده به روحش:: سلام جیسووو اومدیی؟ بیا پیشمممم دلم برات تنگ شده اگه تو مرده بودی الان پیش من بودی دستتو بده به من تا بیای پیشم جیسووو😀😀😂😂🤣🤣🤣🤣🤣 جیسو از خواب میپره😱

جیسو: دکتر جیمممممم دکتر جیم: چی دیدی؟؟ جیسو: هیو جو خودش نبوددد اون خودش نبوددددد😭 دکتر جیم: پس درست حدس زدم مارسل رفته داخل جسم هیو جو و هیو جو هم احتمالا خودکشی کرده😔 لیندا: یعنی سانمی نکشتتش؟؟ دکتر جیم: نه لیندا، دخترا من حالا ک باهاتون صمیمی تر شدم باید بگم ک من کارآگاه و دکتر هستم میتونید از من کمک بخواهید جیسو: جدییییی جیم:ار لیندا: واوووو جیم: ولی از من اینجا کمکی بر نمیاد یه مدت استراحت کنید پایان قسمت سوم

ناظر جان پاک نکن چیز بدی ندارم منتشر کن مرسی🤍

منتظر قسمت های بعد باشید🖤 انیو🤍