
اهم... سلام ناظر عزیزممم منتشر میکنی؟

(از زبون جیهوآ) خبببب سلام من جیهوآم بهم میگن جیهو! امروز خوش بختانه تمرین ندارم و میتونم برم بیرون.. یه کوشولو آرایش کردم و یه لباس پوشیدم و الستار های مشکیم هم پام کردم و گوشیم و ورداشتم (لباسش👆🏻) با میا و هری جای همیشگی کافه کلاسیک کره قر.ار داریم [راستی میا و هری و تیم والیبابش هستن و دو تا پسر دیگه هم تو تمیشون هست که جونگ هیون و کاوینن جیهوآ هم کاپیتانه. تو تیم جونگ کوکم تهیونگ و فیلیکس و تامم هستن] رفتم سوار ماشینم شدم و راه اوفتادم، بعد یه چن دقیقه ای رسیدم و اون دو منگ.ل و دیدم 😐 کله های هر دو شون گرفتم و گفتم:سلام منگ.لای مننن. علامت جیهوآ+ میا* هری=... میا : خو عین آدم یه بار سلام کننن. هری:ول کنننن. ول شون کردم و رفتیم نشستیم. جیهوآ : واییی خستممم. * منم =راستی 3 روز دیگه مسابقه داریم جیهو؟؟ میخواستم جواب هری رو بدم که پیشخدمت اومد و گف چی میخوریم؟ *شیک نوتلا +هاتچاکلت با کیک شکلاتی =قهوه. سفارش هامون هم آوردن یکم از هاتچاکلتم خوردم که در کافه محکم باز شد و این باعث شد سفارش های روی میز تکون بخورن 😐بعد دیدم همه دخترا هم داشت غش و ضعف میکردن به غیر از من و میا! چشام و کوچیک کردم که تا بتونم 4 نفری که جلوی در بودن رو ببینم چون نور خورشید اوفتاده بود روشون... دیدم بعلهههه رقیب آیندم و دوستاشن با یه تیپ دختر کشش🙄 به میا و هری اشاره کردم که بهشون توجه نکنن خودم گوشیم و در آوردم و کتاب که توش دانلود کرده بودم و شروع کردم به خوندن.... وقتی یکم شو خوندم گوشیم و گذاشتم و جیبم و کیکم و.. خوردم، انگار اون دیو.ونه ها هم نشسته بودن(عههه به پسرام توهین نکننن) که یه بطری آب ریخت روی جونگ کوک 😂 من و میا و هری نتونستیم جلو خندم مون و بگیریم و شروع کردیم به خندیدن و اون چهار تا یعنی جونگ کوک و تهیونگ و فیلیکس و تام اخم وحشتناکی کردن که من به هیج جام نبود!یه نیگا به میز انداختم دیدم سفارش هارو اون دو تا خوردن رفتم پول و حساب کردم و رفیتم بیرون از کافه. +فردا تمرین داریم هاااا 9 صب پاشید بیاید بای. =* اوک بایییی. دیگه رفتم سوار ماشینم شدم و راه اوفتادم که برم چن تا چیز واسه خونم بگیرم (1 ساعت بعد) یعنی جیهوآ خدا لعنتت کنه آخه تو مگه چقدر میخوری که الان دوباره باید بخری؟؟😐
💔عه واستا جیهوآ که خودمم😂خول شدمااا، رسیدم به مجتمع رفتم تو ماشینم و پارک کردم رفتم طبقه 8 که خونم توشه رمز در رو زدم و خرید هارو گذاشتم توی آشپزخونه... یکی جدید توی واحد رو به روییم اومده این چن روز خیلیییی سر و صدا کرد باید برم بهش بگم🤦🏻♀️ هوفیی کشیدم و رفتم تو اتاقم تا لباسم و عوض کنم که زنگ خونه به صدا در اومد +گادددد نمیزارن آدم کارشو کنهههه. رفتم در و باز کردم که با چیزی که نمیخواستم رو به رو شدم اون... (از زبون جونگ کوک) یه گلیه که تو خونمه فک کنم مال واحد رو به رو عه. گل و برداشتم و رفتم زنگ واحد روبه روی خونمو زدم یعنی واحد ...102. نهههههه اونننن😳جیهوآااا نچ نچ نچچچ اصن را نداره. (علامت جونگ کوک-) - من رو به رو واحد توعم این گله توعه بیا بگیر گل. بهش دادم می خواست حرف بزنه پس نرفتم میخواستم بهش کرم بریزم😎+اولن علیک درسته این گله منه خانم چانگ جای تو زندگی میکرد گل منو گرف که خاک مناسب پاش بریزه 🙄 داده بودم به خودش ول الان نظرم عوض شد این واسه خود.. نذاشتم حرف شو ادامه بده-نه دیگ نشد این الان تو خونه منه پس واسه منه! +نچ نچ واسه خودم بعدشم کمتر سر و صدا کن عاقای جعون. و در و محکم بست 🤷🏻♀️😂ماشالا به این قدرت، ولش برم ناهار بخورم. ش.تتتت یادم رف پیتزا سفارش دادم بریم بگیرمش 😋🍕سر موقع رسیدم پیک آوردش سریع گرفتمش و اومدم بالا... فا.ککککک بعد ناهار باید برم تمرین یادم رف فردا بازی داریم ساعت 4😐عین غذا ندیده ها غذامو خوردم و لباس خفنم و پوشیدم مغرور کی بودم مننن😂معلومه از تهیونگ هیونگ یاد گرفتم.. نهه اون مغرور نیس، واییی از دس خودم خسته شدم 😑 دیگه عین آدم رفتم سوار ماشین شدم و رفتم سمت سالن. (از زبون جیهوآ) داشتم به مدال های گشنگم نگاه میکردم که تلفن خونه زنگ خورد داداشم بود سوهو اون توی کالیفرنیا زندگی میکنه! ازم بزرگتره ها ولی عین بچه هاس افکارم و کنار زدم و تلفن خونه رو جواب دادم +الووووو سوهو:سلام +علیک😐 سوهو:هنوز تو پرویی؟!!! +بگو دیه چی کار داری سوهو:آها راستی من ساعت 5 عصر پرواز دارم به کره میام پیش تو یه 11 ساعتی تو راهم (الکی) انگار یه سطل بزرگ آب یخ ریختن روم آخه من 5 ساله تنها تو کره زندگی میکنم... (5 سال قبل) سوهو:جیهوآ من روزی بر میگردم سئول که یه کار خیلیییییییییییی مهم باهات داشته باشم یا یه چیزی که بعدا میفهمی! (زمان حال) هیچ وقط نفهمیدم که اون چیز مهم چیه؟ همنی جوری داشتم فک میکردم که با صدای سوهو به خودم اومدم 😂 سوهو:الووووو + عاااا بیا بیا بای.سوهو :بای.... فقد عیننن ج.ن سریع پریدم تو گوشیم و به هاسو ( دستیارم) زنگ زدم بهش +هاسووو جواب بدهههه هاسو:الو سلام جیهوآااا +سلامم هاسو خوب گوش بده الان اگه میتونی به بچه ها زنگ بزن بگو بیان سالن تمرین!! هاسو:اوکی ولی الان تیم جونگ کوک تو سالنن 💔 +اونا 45 دقیقه دیگ تایم شون تموم میشه فقد سریعععع. هاسو:باشههههه خدافز. +خدافز👋🏻

سریع لباس والیبالم و تو کولم انداختم و مو هامو دم اسبی بستم و شلوار کرم رنگ و بافت تقریبا گشاد سفیدم و تنم کردم، عطر کاپیتان بلک هم زدم! چون آرایشم و پاک نکرده بودم اوکی بود فقد یکمی رژ زدم 😐 کولم و برداشتم و لین جت رفتم سالن... الان رسیده سالن والیبال) در رو باز کردم چن تا از بچه ها تیم خود مون و دیدم با تیم جونگ کوک که داشتن دعوا میکردن😂 ول این خنده نداش نمد چرا تو دلم خندیدم. رفتم سمت اون دو تیم یعنی تیم اونا و تیم ما! سمت بچه های تیم خودمون رفتم و گفتم+اوییی چی شده؟ هری:آقا میگه شما باید برید ما 40 دقیقه دیگ تاییم مون تموم میشه. - هه تازه شما فردا باید بیاید نه الان 😎 + آقا رو باش خو ای کیو یک شما تمرین تون و کنین دو من به مدیر سالن آقای پارک گفتم! سه نمیدونستم انقد گد.ایی که نمیتونی بری جای دیگه(بچم گ.دا نیس هااااا) یه پوزخند زدم و رفتم رو سکو نشستم و فقد میدیدم جونگ کوک دندون هاشو روی هم فشار میده... خوشم میاد وقتی فشاری میشه حال میکنم بقیه تیمم اومدن نشستن پیش من. راستی کاوین مسدوم شده بود سر بازی آخر دکتر گفت یه ماهی نباید بازی کنه، تو همین فکرا بودم که در سالن باز شد و کاوین با کت رو دوشش اومد تو 😯از سر جام پا شدم و دوییدم سمتش +داوشمممممم خوب شدیییی؟ کاوین:آره آره خوب شدم☺️=پش.ماممممم سلام هم تیمی گلممممم. و این طوری شد که همه تیم ریختیم رو سر کاوین کم مونده بود دوباره مسدوم شه😂💔 +خب بسههه بسهههه خندیدیم برین لباس هاتون و عوض کنین تا 20، 30 دقیقه دیگه شروع کنیم. همه:باشهههه😐 رفتم رخکن دخترا و لباسم و عوض کردم و لباس تیم مون و پوشیدم و رفتم بیرون که...
ببخشید میدونم کم نوشتم پارت بعدی و زود میزارم😐🤍
نظر تون و راجب پارت اول بگید! میدونم چرت شد ول خب
اگر پسندیدی، لایک کن و به سازنده انرژی بده!
عرر عالی(با این حال ک میدونم اکت پریده)
بسی زیبا ♥️♥️ سازنده منم داستان مینویسم مایل به لایک داستانم ؟ داستان لایک شد .♥️ مایل به پین؟
پرفکـتــ! ادامهبده
مرسی، حتما واسه ی شما ها هم که شده ادامه میدم
۱۰۰
مسییییی رزالی ژونمممممم
۹۹
۹۸
۹۷
۹۶
۹۵
۹۴