سلامممم🌻بریم پارت2 رو بخونیم🧸....
از زبون اسونا:
مدرسه تموم شده بود و خیلی خسته بودم با تنی داشتیم از مدرسه بیرون میرفتیم ک یهو یکی گفت اسونا برگشتم دیدم اپولونه گفتم:اپولون اینجا چیکار میکنی؟؟
اپولون:تاپولون کار داشت و لیست هم دانشگاهه برا همین من اومدم دنبالت
اسونا:نیازی نبود ک بیای دنبالم خودم میومدم
اپولون:گفتم شاید خسته باشی حالا بیا بشین
با تنی خدافظی کردم و نشستم تو ماشین
چه یون(همون دختره ک دعوا راه انداخته بود) داشت ب اپولون و اسونا نگا میکرد و از عصبانیت ناخناشو میخورد 😠💔💘اشاره ای به لایلا کلویی و کاگامی🤣🤣
10 اسلاید
نتیجه
مجموع امتیاز شما
امتیاز
تعداد پاسخ صحیح
تعداد پاسخ غلط
درصد صحیح
شما به درصد سوالات پاسخ درست دادید
اگر پسندیدی، لایک کن و به سازنده انرژی بده!
1 لایک
نظرات بازدیدکنندگان (2)