نظر و پیشنهادتون رو برای بهتر شدن داستان بگید:]]
دو ماه از اون واقعه میگذره و امی ی چیز رو متوجه شده بود، چیزی که کوک همیشه از گفتنش به امی طفره میرفت. اما الان ی سوال دیگه هم امی رو درگیر کرده بود، کیم تهیونگ کیه؟ امروز روز مهمی برای امی بود ، بلاخره میتونست از دست مدرسه ی مزخرفش خلاص بشه و بره ی مدرسه ی عالی و اونجا به غیر از توانایی های ذهنیش با توانایی های جادوییش هم آشنا بشه. مرحله ی اول آزمون هوش ریاضی بود.. یکی از مهم ترین و پر امتیاز ترین مرحله از هفت مرحله ی این آزمون بود. همه روی میز هاشون نشسته بودن و منتظر برگه ها؛ امی عاشق ریاضی بود و همین طور اولین نفری که برگش رو تحویل داد . اما برای مرحله ی بعدی که ورزش بود استرس زیادی داشت ، دو روز بعد باید برای امتحان یا بهتر بگم مسابقه میومد. کسی نمیدونه این مسابقه چطوریه اما همه این رو خوب میدونن؛ هرساله اتفاقات عجیبی توی بخش دو یا همون مسابقه ی ورزش میافته. شایعه شده بود که یکی از ورزش هایی که تو مسابقه دو روز بعد میاد حرکات رزمیه. امی اصلا چیزی از ورزش های رزمی نمیدونست و علاقه ای هم نداشت. اون بلد بود از خودش دفاع کنه و کارش رو خوب انجام میداد اما همیشه از ورزش های رزمی بدش میومد چون قانون هارو قبول نداشت.
4 اسلاید
نتیجه
مجموع امتیاز شما
امتیاز
تعداد پاسخ صحیح
تعداد پاسخ غلط
درصد صحیح
شما به درصد سوالات پاسخ درست دادید
اگر پسندیدی، لایک کن و به سازنده انرژی بده!
47 لایک
گایز میخوام به طور رندوم ی نفر از کسایی که کامنت گذاشتن رو انتخواب کنم و ۲۰۰ امتیاز بدم بهش از این به بعد:>
خیلی بدی🫠💔
سعیم رو میکنم امروز هردوتا داستان رو بزارم👍🗿
لطف میکنی🫠👌🏻
پارت بعدو بزارررررررر😩😩😩😩😩
تروخدا پارت دو رو هم بزار:)🦋💜
بعدییییی زود بزارررررررر😩😩😩😩😩
عااالی
عالیییییی بودددددد خیلی خوبه داستانت
ممنون💙💙
واااای خیلی زودددد اومدددد ممنونممممم
دویست امتیاز گرفتی3>( قرار بود به طور رندوم به کسایی کامنت یکی رو انتخواب کنم و ۲۰۰ امتیاز بدم)
خیلییییی ممنون 🤩
داستانت واقعا خیلیی خوبه خیلیییییییییی حتما ادامه بده 🫠🤍
تو یه پارت بعد کاری کن کوک رو امی غیرتی بشه و خشن بشه لطفااااااااا🥺🥺🥺🥺🙏🏻🙏🏻🙏🏻🙏🏻
تو پارت بعد نمیشه یکم جلوتره:>
ای بابااااااااا🥺💔