از زبان سوم شخص مفرد : میبل تو اتاقش نشسته بود که یهو سنس درو باز کرد گفت :«همگی بیاین پایین، سریع.» میبل هم با سرعت هرچه بیشتر رفت پایین ولی یکی دوباری خورد زمین :«اخخ.» «حواستو جمع کن.» رسیدن همکف، با نبود هیچکس در آنجا مواجه شدند و تبی با اشاره به پله های زیرزمین گفت :«میگما میشه از این پله ها برم پایین؟ شاید اونجا باشن.» سنس با تحکم :«نه! اونجا خطرناکه.» تبی یک پایش را از روی زمین برداشت :«فقط یه سرک میکشم و میام.» سنسم لجش گرفت :«پس صبر کن منم دنبالت بیام چون اگه بگذارم تنها بری اونجا کلمو میکنن:-:» تبی با عصبانیت :«من از پس خودم بر میام! عه!» «یه سوال لولت چنده؟» تبی پرسید :«لول دیگه چیه؟» یهو سوگند هراسان...چیز زخمی از در اومد تو :«گیر عجب کسی افتادیما، ناسلامتی من لولم دهه:-:» تبی با فریاد :«چرا امروز همه از لول حرف میزنننننننن؟» سوگند شروع کرد :«ببین بچه...» حرفش با اینکه یهو اسکلیتا با خ...یعنی چیز داسش پرید تو و درو قفل کرد متوقف شد :«ولمون کمک میکنه قدرت ضربه هامون بیشتر شه در همین حد بدونی کافیه.» «نمیخوای اون داسو بندازی پایین؟»
5 اسلاید
نتیجه
مجموع امتیاز شما
امتیاز
تعداد پاسخ صحیح
تعداد پاسخ غلط
درصد صحیح
شما به درصد سوالات پاسخ درست دادید
اگر پسندیدی، لایک کن و به سازنده انرژی بده!
3 لایک
پرات بعدی کی مویادش؟
احتمالا فردا
گذاشتم تو بررسی
اگه ناظری شاید بتونی بپیداییش
نیستم
میگمترنم من کرم کتابو تموم کردم....
میشه بگی تو مانگا چی میشه؟
مانگا نداره از رو ناول ساخته شده:-:
ترجمه هم نشده پیدا کردن انگلیسیشم دردسره:-:
ج چ:داره یواشکی شوکول میخوره لابد نامرد...
به کامنتم توی پارت قبلیم توجه کن🗿
هی اعضای خواهران جادوی گرامی
یا از محویت در میاین یا کلا شخصی به اسم اسکلیتا رو فراموش میکنید
#همونی_که_الان_۸_دلیل_برای_قهر_بودن_باهاتون_داره
بقیه نیستن من چی بگم؟
دقیقا مشکل همینجاست، بقیه هم اکثرا میگن: بقیه محون برا چی من از محوی در بیام؟
به قول مامانم: مگه بقیه هر کاری کردن توهم باید بکنی؟
بنگریم
چالش : به نظرتون کلر کجاست؟
دزدیدنش؟._.
احتمالش هست
عالیییییی زیبااا.___.
منم فلورو یادم رفته بود.__.💔البتع هنوزم یادم نمیاد._.
نایس بید نایس بید
تشکر
نایس بید نایس بید
ج چ: کلر داره مگس میپرونه🗿
زیادی تحت تاثیر قرار گرفتم:(
بالاخرهعععع پارت ژدیدددد
صحیح