
+کلارک *بابای کلارک ×ولز ~جاها(بابای ولز) =ا بی(مامان کلارک) /غریبه ٪فین ^بلامین 'اوکتاویا(خواهر بلامین)
چشمامو باز میکنم خواب قشنگی بود وسایل نقاشی رو برمیدارم و روی اهن سرد زندان میشینم اول درختارو میکشم و بعد ماه و ستاره ها اره درسته نقاشی زمین رو میکشم بعد از تموم شدن نقاشی بهش نگاه میکنم و به گذشته فکر میکنم فلش بک(+اره اره اینه گللللل *ما برنده شدیم ×هعی شلوغش نکیند شانسی بود ~حق با ولزه شانسی بود +اوه بیخیال قبول کنید تیم شنا در مقابل تیم ما هیچ شانسی نداره =سلام بچه ها +سلام مامان =عزیزم سینکلر گفتش اطلاعاتی که میخواستی امادست *من باید برم ~مشکلی پیش اومده ؟ *این اهنگ غرازه ی صد سالرو میشناسی که همش یه جاش مشکل داره )زمان حال /زندانی ۳۲۰ به پشت بچرخ +هعی نه نه اشتباهی شده هنوز یک ماه دیگه تا ۱۸ سالگیم مونده /این ساعتو در بیار +چی امکان نداره اون مال بابامه یه تنه به سرباز میزنم و به سمت بیرون میرم /هعی زندانی ۳۲۰ همون جا که هستی بمون =باشه باشه بسپاریدش به من +مامان اینجا چه خبره
=دخترم شمارو به زمین میبرن +چی نه زمین امن نیست =این مثل یه شانس دوباره برای شماست کلارک (امپول بیهوش کننده میزنه) =به زمین فکر کن کلارک میری زمین چشمام رو باز میکنم و ولز رو کنار میبینم ×خوش اومدی شاهزاده خانم +تو اینجا چیکار میکنی ×وقتی فهمیدم میفرستنت زمین یه سربازو زدم تا بندازنم زندان +چرا اون وقت ؟ ×تا کنار تو باشم +ولز.... ~زندانی ها ما شماره به زمین میفرستیم این رو مثل شانسی دوباره برای خودتون ببینید اگه زمین قابل سکونت بود ما هم به زمین میایم و جرم های شما رو میبخشیم شما کسانی هستید که بشریت رو به خونه راهی میکنه قبل از انفجار بمب هسته ای مردم درون کوهستان پناهگاهی با آذوغه هایی که فاسد نمیشوند درست کردن احتمال میدیم این پناهگاه هنوز سالم باشه بنابراین شما رو به اونجا میفرستیم مشخصات ...دق...ی....ق ......(اتصال قطع شد) ×چه خبره +انتظار داشتی سالم به زمین برسیم ما توی سفینه ی نود و هفت ساله هستیم
سلام پرنسس +هعی بشین سر جات خطر ناکه ×کلارک قبل از اینکه بمیرم میخوام بهت بگم معذرت میخوام من اشتباه کردم منو ببخش +هه معذرت میخوای؟ ولز اونا بابامو ننداختن زندان معلقش کردن هعی کمربند هاتونو باز نکنید ٪بیخیال پرنسس بزار خوش باشیم (سر و صدا زیاد تر شد) +وارد جو شدیم همه بشینید سر جاهاتون مخصوصا تو احمقی که اکسیژن سه ماه رو هدر دادی (همه چیز اروم شد) ×به زمین نشستیم +هعی نبضشو چک کن زندست؟ ٪نه +احمق ٪من چرا +چون اونا پشت سر تو از جاشون بلند شدن ^بیاید در رو باز میکنم +هعی هعی نه نمیشه ممکنه زمین غیر قابل زندگی باشه ^در اون صورت باز هم میمیریم 'بل ^اوکتاویا ///اون دیگه کدوم خریه 'هعی خفه شو یک ساله برادرمو ندیدم /برادر؟کسی تو آرک برادر نداره //این همون دخترست که مادرشو بخاطر به دنیا اومدنش معلق کردن 'هعی خفه شو ^هعی هعی صبر کن بیا بهشون یه چیز جدید نشون بدیم 'مثلا چی ؟ ^مثلا تو اولین کسی باش که بعد از ۹۷ سال روی زمین پا میزاره 'بیا انجامش بدیم (در رو باز میکنن)
و پایان ببخشید کم بود یمخواستم جای حساس تموم بشه پارت دوم رو بیشتر مینویسم🥺♥️🎈
امیدوارم خوشتون اومده باشه حتما پارت دوم رو بخونید🥺♥️🎈
اگر پسندیدی، لایک کن و به سازنده انرژی بده!
نظرات بازدیدکنندگان (0)