شروع الان پایان فصل ۱ برای فصل ۲ در جمع هر چی پارت از این داستان هست باید ۱۰۰ لایک بشه اونوقت فصل ۲ رو مینویسم نامش میشه (عشق هیچگاه ساده نیست )
👑 خب اگر نقطه ضعفی نداشته باشه که نمیشه تمرکز کن بهتره بگم همه بیان به آنیا گفتم بره همه رو صدا کنه بیان داخل اتاق من خب الان باید یک چیزی بگم ❤️چی آبجی 👑 در مورد اژدها تحقیق کردم هیچ نقطه ضعفی نداره 💦اون شش ماه دیگه میاد باید برای مقابله باهاش آماده باشیم ❤️ میگی چیکار کنیم 💦ماریتا تو باید بتونی باهاش ارتباط برقرار کنی و بپرسی که کجا باید باهاش بجنگیم بعد باید تمرین کنیم چون فقط ما ۶ نفریم 👑شکست دادانش باید کار سختی باشه 🐲سلام ماریتا 👑فی خودتی سلام 🐲 خب اون اژدها اول اکتبر میاد و اینکه در پاریس جا برج ایفل میاد شما برای جنگیدن باید تمرین زیاد کنید
👑خب بچه ها این طور شد ❤️ خب ما ۶ ماه وقت داریم بیاین برم جا برج ایفل تمرین کنیم 👑موافقم 💦خب حالا بهتره تمرین کنیم ❤️ اول بدون .... اون چیه 💦یک ابر بزرگ 🐉 و سیاه 💦فرار کنید 💘 اژدها تاریک 💦قرار. بود شش ماه دیگه بیاد 👑فعلا که اینجاست ❤️دخترا به سمت اژدها حمله میکنیم پسرا فورا مردم رو از برج ایفل دور کنید 👑اون ابر سیاه بهش انرژی میده 🌑کارتون تموم ها ها ها 👑فکر کردی پرتاب تیر 💦تبدیل به فیل شدم و حمله کردم 🌑آتیش ❤️همه جا آتیش گرفت مثل یک کابوس 🌑کفشدوزک بمیر 🐲نه 👑فی ❤️وای نه 🌑ها ها ها اون قصر پادشاه با دستام شلیک کردم
❤️نه نه نه 💦مرینت بریم تمرین کنیم الو مارینت❤️نه نه چرا چرا 💚پرنسس ❤️ها ها چیشدع من کجام 💚چیزی شده ❤️عجب خوابی دیدم 💘آبجی الان باید بخوابی آخه ❤️خواب دیدم اژدها اومده و همه اعضای خانواده و فی رو کشته 💦عجب خوابی 👑خواهر اونوقت بالای سر برج ایفل یک ابر سیاه بزرگ بود ❤️چطور 👑بالا رو ببین ❤️نه اژدها داره میاد 💦الان قرار بود شش ماه دیگه بیاد 👑فعلا که اینجاست ❤️گوش کنید باید تمرکز کرد 🌑کارتون تمومه 🍌علامت آنتونی 🧢 لاری 🧣 🧣حمله ❤️سلام 💦 خوشومدید 🧢 مرینت اون رو تو خاک زندانی کن
❤️باشه 🌑فکر کردید با خاک میتونید من رو زندانی کنید 🍌با صاعقه ای که از ابر سیاه اومد خودش رو نجات داد من راوی هستم 🍌🍌🍌 👑با سرعت زیادی دورش چرخیدم بپا سرت گیج نشه 🌑با دمم زدم پرتش کردم 💚خودم رو نامرعی کردم و رفتم کنارش پنجه برنده 🌑ه ه ه ه ه ه فکر کردی پنجه من رو نابود میکنه من خیلی قوی ترم 💚با دمش پرتم کرد 🧢🧣اخخ 💚ببخشید 🧣فدا سرت
🐉زیر پاش رو ذوب کردم اطرافش هم دیوار یخ گذاشتم 💦کارش تمومه 🌑اینجا برای من فقط یکم گرمه همین 🍌از ابر سیاه استفاده کرد و باران فرستاد ❤️ن تنها خودش قدرت داره بلکه ابر سیاه هم کمکش میکنه 💦چیکار کنیم 🧣راهی برای شکستش نیست ❤️لاکی چارم 🍌یک کتاب تخیلی به نام اژدهای تاریکی ❤️آخه به چه درد من میخوره 💦مطالعه کن ما یکم وقت میگیریم ❤️ باشه🍌داخل کتاب گفته که تنها راه شکست اژدها استفاده از نور خورشید ❤️گرفتم بچه ها من باید برم یک جایی بمونید 💦باشه 🌑همتون رو میکشم
❤️خب رفتم پیش کاگامی و سابرینا بیاین 👘👗ممنون پرنسس ❤️ کاگامی تو باید بتونی یک ابر بزرگ و سفید بسازی و زیر سر بچه ها قرار بدی که مقاوم باشند 👘چشم 👗منم محافظتم 🍌تو پارت هفتم قدرتاشون رو گفتم 🐝پس من چی ملکه ❤️بیا فقط حواس اژدها رو پرت کن 🐝چشم 🐛مرینت ❤️زویی خودتی خیلی دنبالت میگشتم بیا این میراکس پلنگ که بهت قدرت سرعت درنده بودن و تکثیر شده به هر چقدر که بخوای میده 🐛ممنون ❤️🐛🐝👘👗سلام 🌑شما 💦 اومدین چه خوب
❤️شروع کنید 🐝زنبور های وحشی و عسلی من ملکه ی شما هستم و میگم که به اژدهای تاریکی حمله کنید 🌑چی 🐛تکثیر شدن حمله کنید 👗شروع کن کاگامی 👘همه انرژیم رو جمع کردم ابر سفید ساخته شو ❤️دمت گرم بچه ها بیاین زیر این 👘من ابر رو هدایت میکنم 👗🐉ما حواسمون بهت هست
🌑 ابر سفید فکر کردید حریف من میشید خوش خیالی ❤️ آماده 🐉شما جان بخواه 🍌 مرینت کلی خاک اطرافش ساخت و از زیر زمین ادرنا ذوب کرد ادرنا کلی یخ آماده کرده و منتشر سپر خاک شکسته بشه که بهش حمله کنه مرینت با کلی آب میخواد حمله کنه 🐝زنبور ها اطراف اژدها بچرخید 💦اینطوری نمیشه تمام حیوانات و گیاهان دنیا بیاید کمک ❤️زلزله اومده 💦 اگه نقشت جواب نداد من حمله میکنم 🍌 اژدها با آتیش و ابر تاریکی تمام اونا رو نابود کرد ❤️ حالا 🐉چشم 💚نامرعی شدم و از چند جا بهش حمله کردم 🐛حمله ❤️بهترین فرصت با تمام قدرت حمله میکنیم 💦همه حیوانات حمله کنید گیاهان عین یک دیوار بشید که اژدها نتونه به شهر آسیب برسونه 👘 مرینت بیا ❤️بله 👘 یک نقشه دارم ...❤️فکر میکنی میتونی از بسش بر بیای 👘کاملا ❤️بهت اعتماد دارم 🌑آخ آخ آخ ❤️داره نابود میشه 👘 باید کاری کنید ابر بیشتر انرژی مصرف کنه ❤️ کلویی 🐝بسپر به من 🐝زنبور ها ویز ویز کنید کنار گوش اژدها 🌑ابر تاریکی با صاعقه اونا رو از بین ببر 👘یکم بیشتر 💦به زنبور تبدیل شدم و رفتم 🧡ملکه ❤️الیا 🧡ملکه با استفاده از میراکس روباه میشه راحت زنبور آورد ❤️بفرما 🧡سراب 👘خوبه حالا
❤️اینه 👘ابر سفید به سمت ابر سیاه حمله کن و نابودش کن 🌑ن ❤️کارش تمومه 🌑خواستم پرواز کنم که ... 💦به حالت ابر قهرمانی تبدیل شدم و گفتم ریشه ها پاهای اژدها رو بگیرید بقیتون هم دهن اژدها رو ببنیدید 🌑راحت شدم حالا آتیش آزاد شدم 💦وای 🌑اون داره ابر رو کنترل میکنه با دستام شلیک کردم 🐉 نمیزارم یخ 🍌همینجوری از دهن و دست شلیک کرد مرینت و ادرنا با یخ و خاک و هر چی بود دفاع کردند 👗کافیه حمله ی الکتریسیته 🌑آخ ❤️آفرین خورد به پاش 🌑نمیتونم پرواز کنم 💦 حمله ❤️با نیزه قلبش رو هدف گرفتم و نیزه رو پرتاب کردم 💚نامرعی شدم رفتم به سمت قلبش میخواستم کارش رو با طوفان گربه ای تموم کنم 🍌طوفان گربه ای قدرتش صد برابر پنجه برنده است 💚به حالت عادی برگشتم نیزه خورد به کمرم ❤️ن ن ن 💦داداش نه به عقاب تبدیل شدم رفتم نجاتش دادم ❤️آدرین
💚مرینت من من عاشقت بودم ❤️منم همینطور 🍌آدرین مرد ولی آخر این دو به هم میرسن 💦نه میکشمت اژدها 🌑نمیتونی 👘دیدم آدرین مرد میخواستم گریه کنم چون هم اون دوستم بود هم من عاشقش بودم اما اون عاشق مرینت بود ولی دوستم مرده بود ولی باید کارم رو تموم میکردم 👘ابر سفید برو 🌑و حالا تو با دستام شلیک کردم ❤️نه اجازه نمیدم 💦از کاگامی محافظت کنید 🌑با تمام قدرتم از دهن و دم و دست و از ابر قدرت گرفتم رو دستم جمع کردم و شلیک کردم 🍌همه باهم گفتن نه و پریدن جلوی کاگامی 👘نه دوستام رفیقام نه نه ابر سفید برو تاریکی رو برای همیشه نابود کن نابود بشو تاریکی نابود بشو و و و 🌑نههههه 👘تاریکی بالاخره نابود شد اما دوستام 🍌میریم به فردا صبح 👘روز اول دوستام به سختی به ملکه ها و پادشاه گفتم همه گریه میکردن من بیشتر چون اونا بخاطر من نابود شدن اگه من زود تر میکردم نمیشد 🐲دختر خانم 👘تو کی هستی 🐲من فی هستم 👘فی 🐲اره بیا دنبالم 👘باشه طوری که کسی نفهمه به خاله امیلی گفتم و رفتم دنبالش 🐲 بیا داخل غار 👘باشه 🐲برو داخل تونل سمت چپ 👘باشه رفتم داخل تونل سمت چپ چیزی که میدیدم باورم نمیشد اون اون خاطرات ما بود قلبم شکست میخواستم گریه کنم اما نمیشد انگار داشتم خفه میشدم 🐲بیا آب بخور 👘باشه ممنون🐲بخور چرا نمیخوری 👘 دلم براشون تنگ شده 🐲حق داری اونا افرادی شجاع بودند و مهربون 👘بریم برای خاک سپاری 🐲بریم
🍌چند سال بعد 👧😢 👘چرا گریه میکنی عزیزم 👧چه داستان غمگینی 👘اره خیلی داستان غم انگیزی هست 👧مادر بعد شما چیکار کردید 👘من تا چند سال فقط تو خونم بودم و ناراحت بودم ولی بعد کم کم عادت کردم بیا بریم سر قبرشون 👧چشم 👘این مرینت و آدرین 👧 مامان چرا قبرشون اینجوری 👘چطوری 👧چرا قبرشون رو به هم وصل کردن 👘چون این دوتا عاشق هم بودن اون کنار آدرین آدرینا هست 👧چه جالب 🍌تمام این داستان هم تمام شد حالا بگید که من فصل ۲ رو بنویسم از این داستان یا نه فصل ۲ رو بخوام بنویسم طبیعتاً جوری میشه که کاگامی و فیلیکس تلاش میکنند مرینت و ... را زنده کنند اگر فصل ۲ رو میخاوی ۱۰ لایک تا قیامت هم وقت دارید
تمام برای فصل ۲ تمام پارت های داستان عشق ساده نیست ۱۰۰لایک بشه حتما حتما بالا رو بخونید
در مسابقه جنگ جهانی انیمیشن ها شرکت کنید
داستان نبرد در زمین هم حمایت کنید
خدا نگهدار
اگر پسندیدی، لایک کن و به سازنده انرژی بده!
۶۹تا لایک هست من خودم بخاطر شما ۲۰ تا میدم میشه ۸۹ تا ۱۱ تا لایک دیگه برای فصل ۲ بدو