خوب بریم برای ادامه. مرساد باور نمیکنه میگه باید عکس مادرتو بیاری ماهک میگه باشه میره خونه و عکس مادرشو میاره عکس هارو کنار هم میزارن مرساد فقط اشک میریزه و ماهک هم هی گریه میکنه
تا اینکه مرساد میگه ماهک برو خونه و تا من نفهمیدم قضیه چیه باهم دیگه رفت و امد نداشته باشیم بعد از اون هم ماهک خیلی ناراحت و هم مرساد. مرساد هی دعا میکنه خدایا هر بلایی میخوای سرم بیار ولی ماهک خواهر من نباشه
6 اسلاید
نتیجه
مجموع امتیاز شما
امتیاز
تعداد پاسخ صحیح
تعداد پاسخ غلط
درصد صحیح
شما به درصد سوالات پاسخ درست دادید
اگر پسندیدی، لایک کن و به سازنده انرژی بده!
26 لایک
پارت 5 نوشتم تو بررسی
دیگه ادامه ندم؟ 🥺
منتظریما
بچه ها خوشتون نیومد؟ 🥺 نسبت به پارت های قبلی خیلی حمایتتون کم شده☹️☹️
خیلی ممنون🥰
خیلی قشنگ بود