بفرمایید پارت دو..☺☺
تو سره جات واستادی شوک شدی برف داشت تند میشدد...یهوو قطار *بوووووووق🚆🚆🚆❄❄* تو جیغ زدیی!از ترس بی حس شده بودی یه یکی بغلت کررد با هم پریدین اونور.. تو:ج..ج..جیمین.. جیمین:جانممم؟!!خوبیی ا/ت؟یهو چسبیدی بهش بغلش کردی گفتی:😭😭جیمین خیلی ترسیدممم😭😭 جیمین:اروم باش دیگه نجاتت دادم☺😮 جیمین دستشو انداخت دوره گردنت داشت باهات تا خونه میومد .... جیمین: ا/ت اروم شدی؟-..😯 تو:نفس نفس میزنی*😖😖 جیمین:ببینم...؟تو...از من خجالت میکشی؟..😶
تو:..چ..ی امم😶😖😖 جیمین یهو زانو زد جلوت دستاتو گرفت..گفت: منو نگا..!اگ...ه❄❄❄یه روزی ...بخوای.م باهم.. زندگی کنیم...میخوای این رفتارتو ادامه بدی؟☺ تو:چ..چی.. جیمین:فقط بیا بریم☺ جیمیین تا خونه رسوندت...رفتی خونه.. گفتی:واییییی ایناا واقعیی بودنن یا خواب بودننن😝😭😭😭باورم نمیشههه رفتی گرفتی خوابیدی...😪😪😴😴 خواب میدیدی:(با جیمین داری اسکیت بازی میکنی..رو برف) میکنه❄❄🌙👥تو میخندیدی...یهو صدای شیشه شکستن اومد *تاخ*! یهو از خواب پریدی سرتو از پنجره انداختی دیدیجیمین با یکنفر اومده👥❄ تو:جبمیین؟اینجا چیکار میکنی؟اون دیگه کیه؟😕 جیمیین:هیشش فقط بیا پایین!☺ صحنه:برف تا تقریبا زانوت ساعت ۱ شب چراغا نارنجی فقط روشنه هیچکیم اونجا نبود خونت ویلایی بود زمینش خاکی بود❤❄❄❄❄⛄⛄⛄❄
رفتی پایین تو:جیمین!اینجاوچیکار میکنی و اون اون کیه؟😶 👤:برو کنار بزار بچه منو ببینه جیممین رفت کنار ..جنگکوک بود👤سره خرگوشیشو اورد بالا گفت:سلام☺🐇🐰تو:عااا تو کی هستی؟😮 جیمین :اون دوستمه (میدونم گفتم بقیه نیستن ولی مزه نمیداد☺) جیمین:فقط میخوام بریم یکم قدم بزنیمم تو:اخه..ال..ان؟باشه☺
سه تایی دسته همو گرفتین تو وسط بودی همینطور رفتین.❤! کوک زیره لبی داشت استایل وید یو میخوند که..گفت جونگکوک:ام ا/ت بیخشید شیشه خونتونو شکستم😅تو:پس کاره تو بود پسره یه فلااان فلان! جیمیین:بچه ها بحس نکنین دیه خودم تعمیرش میکنم!😑 داشتین بحس میکردین که ..یه سایه یه بزرگ اومد جلوتون جیمین:ب..ب..چه..ها.. تا جلوتونو نگاه کردین ..❄❄❄👥👤
همه با هم:*جیغغ!!!*😱😱 ....❄❄❄❄❄❄❤❤❄❤❄❤❄❤❄❤❄❤👥👤👥👤😱😱😱😱😱اون..یه..
پاایاانن برو پارت بعد😇😍😍😘😘ببسن چی شدهه؟؟
اگر پسندیدی، لایک کن و به سازنده انرژی بده!
عالی
عالییییییییییییییی
مرسی❤❤❤