لطفا متن بالا رو بخونید
خوندید خوب بریم برا داستان🙌
قبلش بزارید یه چیزی بگم بچه ها داستانمو که ساختم اومدم براش عکس بزارم نشد بعدم اومدم ویرایش کنم بزنم زیبای خفته(جین)پارت اول اونم نشدپس شما داستانو خوندید لطفا به بقیه هم معرفیش کنید این عکساشد ولی تصویر کل داستان نشد........خوب بریم برا داستان😀🙌
از زبان جین:
فن ها همش بهم گیر میدند
نمیتونم سرمو بالا بگیرمو راه برم
اونا بهم تحمت زدن که من دوست دختر دارم و نباید داشته باشم
اون دختره که اسمشم سوها هست همش تو اینترنت عکس منو خودشو میزاره دیگه خسته شدم و کاریم جز سکوت کردن ازم ساخته نیست.......
چند سال قبل
من در دبیرستان ساکوهارا(این دبیرستان وجود خارجی ندارد)
درس میخوندم......روزی از روز های اول سال ......که یادمه کلاس نهم بودم .......سرکلاس ادبیات رفتم و سرمیزم نشستم هرسال همونجا میشستم......سرم به کار خودم بود که دیدم.......یکی اومدوکنارم نشست سرمو بالا گرفتم وچهره اون دختری که بغلم نشسته بود نااشنا بود درصورتی که من تقریبا همه دانش اموزان این مدرسه رو میشناسم ازش پرسیدم شما کی هستید(جین پرسید)
واونم درجوابم گفت:اسم من سوها هست واز اشنایی با شما بسیار خوشحالم......سر کلاس ادبیات همش حواسم به سوها بودو درسو متوجه نشدم......زنگ خوردو ما به سالن ناهار خوری رفتیم منو جونگکوک و.......(نکته اعضا از بچه گی همو میشناسن و باهم دوستند)که دیدم سوها تنهایی نشسته اخه تازه به این مدرسه اومده بودو دوستیم نداشت من رفتم و کنارش نشستم اون از من تشکر کرد به نظرم دختر اروم و بی خطری بود......زنگ که دوباره خورد ...رفتیم سرکلاس موسیقی که معلم سوهارو صدا زد تا تواناییاشو برا زدن پیانو بسنجه سوها رفته شروع به نواختن کرد من محو استعدادش شده بودم.......
زمان حال
ولی اشتباه میکردم اون اصلا معرکه یا بی ازار نیست اون داره به منو اعضا صدمه میزنه.......😶(ببخشید کم استیکر گذاشتم حوصله زیاد گذاشتن نداشتم شرمنده)
عالییییییییییی بوددددد 💜👀💔
عالی بود
پارت بعدییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییی
چشم حتما لطفا به بقیه هم معرفیش کنید به تستای دیگمم سر بزنید