برگشت و لم داد رویع کاناپه و داد زد:گشنمههه!پسرا:چشه این؟نکنه م*****سته؟سونگ هو:خاک عااالم..حتما ب جای شیر شر(الگویمنحضرتمریماست)اب برنج خووورده://///پسرا:واتتت😐می چا:میگم گشنمههععع..سوهو رف سمتشو بغ************لش کردو بردش بالا و گفت:حرف نزن..می چاعم تو بغ*************لش هی تکون میخوردو موهاش داشت میخورد تو صورت سوهو..نمیدددونم چرا ی حسعععع عجیب غریبی داشتم..ببینم نکنه دارم حسودی میکنم..؟ن باباااا حسودی چیهعهع..ساعت حدودا ³شب بود..رفتم توی اتاق می چا و...
ی سوووسک پلاستیکی گذاشتم جلو صورتش و رفتم تو اتاقمو خابیدم..(واقعا ذهن منحرفتووو درک نمیکنم..منتظررر چی بوددی هااا؟xD) با صدای جیغ می چا پااشدم..نزدیک بوود سکته کنممم..رفتم تو اتاقش و یهووو ی تو گوشیه محکم بم زد..می چا:یااااا تووو مگه میخای منووو سکته بددددی؟سونگ هو:ارره:)بدوبدو فرارر کردمو رفتم تو اتاقو درو قفل کردم..می چا اومده بود پشت درو محکم میزد تویه درو داد میزد:این دره کوفتیوووو باااززززش کننننننننن تااااا زندتتتت نزاارممممم بااااکاااا(رگ اوتاکویی می چا فعال میشود..XD)سونگ هو:باااز نمیکنمممممم..می چا:پسرا از اتاقاشون با صورت و موهای بهم ریخته اومدن بیرون و گفتند:یااا چتونه ساعت ⁶صببحححح..می چا:بیاااین بگینننن رفیقتون درووو بااااز کننههه تا نشکوندم درووو..پسرا:چیکار کرده باز؟می چا:هیچی میخاست سکتم بددده..پسرا:🤣🤣🤣...ولش کن جون من.. می چا:میدونم باهااش چیکار کنمممم.. رفتم تو اتاقمو درو محکم بستم..زیر لب گفتم:چ ادمه پدصگیه..حیف این قیاافه کراش نیس ک برا توعه..عیییششش..گرفتم خوابیدم و..
پرش زمان-با صدای کراشه سوهو ع خواب پاشدم..سوهو:بیدار شو بیا ناهار بقول..می چا:باشه..رفتم پایینو سونگ هورو دیدم..رفتم سمتتششش تا بزنمش صدا سگ بده..یهو دستمو گرفتو اومد سمت گوشمو گفت: پخخخخ..بدنممم لرزید..من ازین ک یکی تو گوشم با این صداای کراش حرف بزنه متنفرم..دستمو کشیدمو گفتم:یااااااااااااااااااا مرض دارررری کی بت گفتهههه من نقطه ضعفم گوشمهههه..سونگ هو:عا..گووودرت..پسرا:زر نزنینو غذاتونو کوفت کنین..می چا:عیشششش..غذامو خوردمو...
پسرا گفتن..بچها بریم شب شهر بازی؟سونگ هو می چا:یییسسسسسسسسسسس..پسرا:اکیعععع..غذامو خوردم و ی هودی خرگوشی بنفش و ی شلوار مشکی پوشیدم و هندزفری هامو برداشتم و ی ارایش ملیح کردم..رفتم پایین و گفتم:پسرااا من تا ساعت 8خونهام بدونه من نرین شهر بازیا..پسرا:اکی برو..رفتم جردنای مشکی و قرمزمو پوشیدمو رفتم از پله ها پایین و رفتم پیاده روی..ی پارک نزدیک خونه بود ک تاحالا ندیده بودمش..ی جوری میگه انگار تو توکیو زندگی میکنه..-رفتم داخل پارک و رویه ی صندلی نشستمو اهنگ مورد علاقمو پلی کردم..تو فاز بودم ک یهو یکی با دستای کوشولوش شلوارمو گرفت و گفت..ببخشید ببخشیدددددد..هندزفریمو در اوردم و دیدم ی دختره حدودا ⁵ ساله داره صدام میزنع..می چا:هوم چیشده کوچوولووو؟بچههه:م..م..من مامانمو گم کردم میشه کمکم کننییی..(با گریه میگف مثلا..xd)می چا:الهییی..اخرین بار کجا بودی با مامانت؟بچههه:مامانم رفت واسم خوراکی بخره و ب من گفت ک جایی نرم..ولی منننن رفتمو الان گم کردم مامانمو..می چا:خو کجا مامانت رف خوراکی بگیره..؟بچههه:مغازه اون ور خیابون..می چا:دستشو گرفتم و بردمش اون ور خیابون و نشستیم رویه صندلیه کنار مغازه تا مامانش پیدا شه..حدودا ²ساعت گذشت و ی خانوم با گریه اومد بدو بدو سمتمونو گفت:سسوووووجیننننن!!!ککجا رفته بودیییی..بچشو بغل کردو بوصش کرد..یهو منو دید و گفت:وای مررسی اگه شما نبودی خدا میدونه چی میشددد..می چا:خ..خواهش میکنم..هندزفریمو گذاشتم و رفتم خونه..
رمز درو زدمو رفتم داخل..پسرا ی ژاذابمون:یووووو بلخره اومدیی.. اماده شو تا بررریمممم..می چا:اکککییییی..رفتم بالا و رفتم داخل اتاقم:خوووووووو چ لباسی بپوووشممممم..ی پیرهن طرح گوجو پوشیدم و ی دامن خلی کوتاهم باهاش ست کردم..فیشنتای پامو پوشیدم و تینت لب زدمو پایین موهامو با اسپری مو رنگ بنفش زدم و رفتم ال استارای مشکیع کراشمو پوشیدم..عررررر چ کراشی شدم مننننن..رفتم پایین و پسرارو دیدم ک لباساشونو ست کردن..ی دقه همه نگاها اومد رو من..می چا:اوووم میدونممم جیگر شدم..سونگ هو:اکییی اکییی ولیییی حسس نمکنی زیاااااااااددددی دامنت کوتاهههه..پسرا:خوبه ک کجاش کوتاهه..سونگ هو:خفععععع..می چا:ب توووو چه مگ دوس پسرمی..سونگ هو:ن بلانصبت ولییی دامنت زیادی کوتاهه..اه اصن باشههه..پاشین بریم پایین..رفتیم پایین و پسرا سوار ماشیناشون شدنو منع بدبخت مجبور بودم برم تو ماشینع این میمون زشت..سونگ هو:سوار شو دیگ رفتن پسراا..می چا:اهههعع باشه..سوار شدمو بعد نیم ساعت پرسیدم..کی میرسیم میمون زشت..سونگ هو:²دقه دیگ میرسیم..پوووف بلخره رسیدیم..پیاده شدمو پسرارو دیدم..قیافشون اصن معلوووم نبوووددد زیر اون کلاهو ماسکاشون..موندم چجوری میبینن..⁵تا پسر ژاذابمون:ما میریم بلیت بگیریم..می چا:اکیع برین..هندزفریام یارهههه همیشگیامو در اوردمو ی اهنگ دپ پلی کردم و یهو یکی از پشت دهنمو گرفت و افتادم تویه بغ************لش و بیهوش شدم..(نتیجه چالش دارریم..)
اگر پسندیدی، لایک کن و به سازنده انرژی بده!
عرررررر
وواااااااااااییییی چرا هرچی میزااارم رد میشههععععهههههههههههه ناظرررشوووووووووو بددددین ب منننننن😐😐😐💔💔💔💔💔داداااچ اگ اکانتمو حذفیییدن حلال کننین...
تو بلاگفا بزار
تف در این زندگی...برا چی حلالت نکنیم فرزندم؟ب قول اون دوستمون تو بلاگفا بزار لینکشو بذار تو تستچی
ااچککک..حالا بزاار دوباره مینویسم اگ بازم رد شد میرم ب جا دیگ میزارمش..
بزار ببینم اگ رد نشد باز ک وولش اگ رد شد ک میرم بلاگفا
ممنون ک تلاشتو میکنی گشنگم💜آره چون همین جوری یکی دیگم همین کارو کرده بود بقیه داستانشو تو بلاگفا گذاشته بود گفتم وگرنه خودم ندارم😂
هعععععی دوتا پارت گذاشتم تو برسیه..)-
پارت بعدش منتشر نشدددددد
نچچ😂
ناظرشو زنده میخام
بقیششششش
اککک
#بقیشو_میخایم
چقد این دفعه کم بیددددد جای حساسم تموم کردیییییی
اککک نصفشو نوشتممم الان بقیشم مینویسمم..
ممنوننننننننننننننننننن
۱۰۰امتیاز برات زدمฅ^•ﻌ•^ฅ
عررررر مرررررسیییی..:)-
عررررررر من بقیشووووووووو میخاممممممم
جاهای حساس تموم میکنیییییی🗿🤦♀️😂
یاااح بزا حالا شب شاید بنویسمشش
یااااح
بقیشششششو میخامممم🗿💕