
سلام حالتون خوبه
جنی :سانا بیدار شو یونا توی راه من به تو یه درسی یاد بدم که بدونی با کی در افتادی👿 (سانا بعد دو ساعت بیدار میشه) ایو :بیدار شدی اونی عزیزم سانا :من کجام ایو :توی ماشین منی سانا :کجا میرویم ایو :میبرمت خونتون خونه مامان سانا :دخترم بیا اینجا ببینم حالت خوبه سانا :خوبم فقط انگار سرما خوردم مامان سانا :برو تو اتاقت برات پتو بیارم باشه مامانی سانا :اهم مامان سانا در حال درست کردن معجون سانا :مامان این چیه مامان سانا:بخور ببینم چه (این بحث همیشه بین من و بابام اتفاق میافته 🤣😅)
سانا : خوشمزش ها مامان سانا :بخور خوب میشی بخور سانا :باش میخورم مامان سانا ببین دخترم اون دختر که هس چیکار کردی اعصبییش کردی سانا :هیچی مامان حوصله ندارم بگم مامان سانا :بلاخره که میگی صبح ساعت ۱۱ اجوما :خانم بیدار شوید سانا :چه خوب خوابیدم ها اجوما :درسته ساعت ۱۱هس سانا :چی گفتی ۱۱ یعنی چی (انگار بهش شوک وارد شده ) اجوما :خانم شما تا صبح تب داشتید و میلرزید بخاطر اون مامانتون گفتن بهتر امروز مدرسه نرین
سانا :ای خدا من از درسام عقب میمونم چیکار کنم ها بگووووو خدایااااا (بدبختانه برای بنده که سرما خوردم و فردا نمیتونم برم مدرسه 🏫 و خوشبختانه برای شما که پارت بعدی رو مینویسیم) اجوما :خانم یه روز هی دیگه از دوستاتون درس ها رو میپرسین حالا بیاین صبحونه بخورین سانا :اهم تو مدرسه.... یونا :اووو شنیدم دوستتون نیومده تفلکی حتماً ازم خیلی ترسیده ایو :برو گمشو بابااااااااا یونا :چی میگی و ایو اون رو به یه کلاس خلوت برد ایو :ببین خانم یونا میدونی اینجا کی ملکه هس دیگه یونا :ارههه
ایو :کیه بهم جواب بده کیه یونا :منم ایو :تمسخر تویی اره باش کاری میکنم بدونی کی ملکه اینجاس جونگ کوک شنیدم ایو داره جیغ میکشه که یونا دستش رو تیغ زد جونگ کوک :چی شد ایو :اون اون دستم رو تیغ زد یونا :چی میگی ها من بانو هیچ کاری نداشتم ایو :چرا دروغ میگی (مثلاً داره گریه میکنه ) جونگ کوک:هنوز درستش رو میبری بهش هم تو همت میزنی یونا :من کاری نکردم بعدش کل بچه های کلاس آمدن ایو :تو چرا دستم رو تیغ زدی ها جونگ کوک ایو رو برد اتاق بهداشت و یونا هم رفت اتاق مدیر
اسلاید اضافه ❗
مدیر :بین یونا من باید به مامانت زنگ بزنم این چه کاری بود یونا :نه خواهش میکنم مدیر به مامانش زنگ زد مامان یونا +نشون میدم +:یونا این چه کاری بود ها خجالت نمیکشی بابات روی تو چقدر زحمت کشیده ها یونا :چی میگی مامان بابا دیگه زنده نیس نیس +:اون همیشه تو قلبمونه فهمیدی یونا :نه نیس اون موقع که من بچه بودم هیچ وقت کنارم نبود بهم فکرم نمیکرد فقط الکس الکس الکس من چی ها من چی
اگر پسندیدی، لایک کن و به سازنده انرژی بده!
بچه ها کاربر (사나 🍄☁️) تا چند روز نیست .... از دستش ناراحت نشین که فعلا پارت نداده .
اخی ای کاش زودتر خوب شی☺️
مرسی که می زاری بزااار💜❤️
عالیییی بود😃
امیدوارم دودتر خوبشی🤗
😁
زود خوب شو آجی 🥺😭
خیلی ممنون به پیوست هم سر بزن
به پیویت هم سر بزن