از زبان سانست : اومده بودم روی سطح و داشتم کتاب تاریخچه اینجا رو میخوندم...واقعا برای خودم متاسفم که اون... یکهو با شنیدن صدای دختری از پشت سرم افکارم متوقف شد :«سانست، اونجایی؟» پشتم را نگاه کردم و با فلور مواجه شدم :«فلور! منو ترسوندی!» گفت :«بیخیال، من یه سری مدرک جمع کردم که میگه اینجا دوباره جنگ میشه! اخلاق فلاوی رو دیدی؟ کینه توزی آزگور؟ تغییر اخلاق مامان توریل•-•؟» تمام حرف هایش جز بخش اول را ندید گرفتم :«واییییی فلور چقدر ضدحالی توووو:-: نترس هیچ جنگی نمیشه:-:» با پافشاری گفت :«اما من مدارک زیادی جمع کردم، این فیلم رو ببین» *فلور به سانست یک فیلم نشون میده که ازگور داشت درباره انتقام حرف میزد و آنداین باهاش مخالفت میکرد و میگفت الان همه راضین*چشمام گشاد شد :«یا هفت جد کارا اینو از کجا اوردی؟؟؟؟؟؟»
4 اسلاید
نتیجه
مجموع امتیاز شما
امتیاز
تعداد پاسخ صحیح
تعداد پاسخ غلط
درصد صحیح
شما به درصد سوالات پاسخ درست دادید
اگر پسندیدی، لایک کن و به سازنده انرژی بده!
5 لایک
زیفا بود
ج چ:من چمیدونم :-:
تاثیر گذار بود:(
ج چ :ازگور؟
نمد:|
ج چ: خودت میتونی چی دو ذهنمه•_•
همچنین نایسسسس
صد درصد😂
تشکرررر
نااااااااااااییییییییییییییییییییسسسسسسسسسسسسسسسسسسسسسسسسسسسسسسس
تشکراتتتتتت
واووووو چه زیبا
عالی عالی.___.
تنکس
زیباست
دریاست
بل بل قشنگ بود
*فاز گرفتن*دیدی حدسم درست بود؟