夜中にエンジン音で目が覚める︲نصفه شب برای شنیدن صدای موتورا از خواب بیدار میشم︲でも君との関係を考えてみて︲ولی به رابطه ای که با تو داشتم فکر میکنم︲別れを惜しむ︲از عمق وجودم نسبت به خداحافظی احساس پشیمونی میکنم︲ それは私のせいではありません、私たちは何ができたかを考えます︲تقصیر خودم نیست، به کارایی که میتونستیم انجام بدیم فکر میکنم︲𝐦𝐢𝐝𝐧𝐢𝐠𝐡𝐭?𝐧𝐨,,𝐝𝐚𝐲?𝐧𝐨.︲نیمهشب؟نه،،روز؟نه︲𝐢 𝐜𝐚𝐧'𝐭 𝐬𝐭𝐨𝐩 𝐭𝐡𝐢𝐧𝐤𝐢𝐧𝐠 𝐲𝐨𝐮𝐫 𝐟𝐚𝐜𝐞︲نمیتونم از فکر کردن به صورتت دست بردارم︲𝐭𝐡𝐢𝐧𝐤 𝐚𝐛𝐨𝐮𝐭 𝐢𝐭,𝐢𝐟 𝐲𝐨𝐮 𝐛𝐞 𝐦𝐲 𝐛𝐚𝐛𝐲︲فکرشو بکن،اگه مال من بشی︲𝐲𝐨𝐮 𝐜𝐚𝐧 𝐝𝐫𝐢𝐯𝐞 𝐦𝐞 𝐜𝐫𝐚𝐳𝐲︲میتونی دیوونم کنی︲緒にいたことはないのに、ただ「たぶん」でいられないの?︲با اینکه هیچوقت باهم نبودیم؛ الان بهت میگم،انمیشه فقط یک"شاید"باشیم ؟︲..あなたを手放すと私は窒息する︲اینکه بزارم بری خفم میکنه..
نایس-! ✧
وقتی انقدری مود بود:))))
10
9
8
7
6
5
4
3