حمایت ها خیلی کم شده🥺😢😭
گفتم«متیو!اینجا چیکار میکنی؟!»نزدیکتر آمد و کنارم نشست و گفت«من اکثر اوقات میام اینجا تا ستاره ها رو تماشا کنم!»دراز کشید و گفت«از کی میای اینجا؟!»منم کنارش دراز کشیدم و گفتم«چند وقتی هست که اینجا رو پیدا کردم.»همینطور داشتیم حرف میزدیم که به ساعتم نگاه کردم،دیدم ساعت پنج صبحه!با عجله از جام پاشدم و گفتم«پاشو!زود باش باید برگردیم،خیلی دیره!»دستمو گرفت و از جاش بلند شد.خودمونیم ها خیلی خوشگلو خوش اندام بوووود!(😆)گفت«ساعت چنده مگه؟»گفتم«پنج»و دستشو گرفتم و دنبال خودم کشیدمشو دویدم.به سالن اسلایترین ها رسیدم و متیو رمز رو گفت و وارد شدیم.هنوز دستم تو دستش بود و داشتیم میرفتیم،که یکی اسممو صدا زد،هردومون برگشتیم،دراکو بود!…
4 اسلاید
نتیجه
مجموع امتیاز شما
امتیاز
تعداد پاسخ صحیح
تعداد پاسخ غلط
درصد صحیح
شما به درصد سوالات پاسخ درست دادید
اگر پسندیدی، لایک کن و به سازنده انرژی بده!
23 لایک
عالییییههههههههه
مرسیییی:)))
عالییییی
مرسی🤍
داری تند تند میزاری شیطون بلااا🤣🤣😘😘
اره دیگه یه مدت نبودم گفتم از دلتون در بیارم🥺😂🤍
🙏🙏🙏🙏🤣🤣
ولیداستانت...عالللیههه🥺🥺
واییی خجالتم میدید🥰🥰😚🤍بوس بهت😚🤍
واااااای خیلی خوبههههههه 🥺😂
مرسیییی:))))