پلییییییییز یکی اینو منتشر کنه خیلی وقته تو بررسیه🙏🏻🙏🏻🥺🖤
اسنیپ از جاش بلند شد و بسمت ما اومد،گفت«آلیس جونز یا بهتره بگم تیلور دامبلدور،دختر آلبوس دامبلدور و مینروا مک گونکال،هیچوقت نمیتونه یه مرگخوار بشه چون خون آلبوس دامبلدور رو داره!»همه داشتن با تعجب به من نگاه میکردند و با بغلدستیشان پچ پچ میکردند.حالت ولدمورت از همه خندهدارتر بود!یه چیزی بین اضطراب،حیرت،وحشت وتعجب!گفت«این..حقیقت داره؟!حقیقت داره سوروس؟!»اسنیپ گفت«بله سرورم!حقیقت داره!…
ولدمورت خنده ای عجیب کرد و گفت«چطور ممکنه؟اصلاً امکان نداره!»گقتم«چرا امکان داره!»ادامه دادم«حالا میخوای چیکار کنی؟!چون بچه دشمن خونیتم میخوای بُکُشیم؟!»گفت«معلومه که نه!به قدرتت نیاز دارم،پس فعلا نمیکشمت!و سوروس این بچه رو تو به من دادی وقتی سه سالش بود!چرا اون موقع بهم نگفتی بچه کیه؟!…
اسنیپ گفت«اونموقع اطلاعی نداشتم که بچه کیه،فقط قدرت درونشو دیده بودم!تازگی ها فهمیدم که بچه کیه!»با پوزخند به اسنیپ خیره شدم و گفتم«آره!اونموقع که کشتیش فهمیدی!»با اخم بهم خیره شد.پدر دراکو،لوسیوس از جاش بلند شد و بسمت ما اومد و گفت«الان میخواین چیکار کنین،سرورم؟!»ولدمورت گفت«با دراکو میفرستیمش هاگوارتز تا موقع کشتن هری پاتر!…
با دراکو به هاگوارتز برگشته بودیم. دنیایش بدون حضور دامبلدور عجیب بود!هر روز در هاگوارتز عین زندان بود!یکسال از موقعی که دامبلدور کشته شده بود میگذشت.هری با رون و هرماینی رفته بودند. کلاس های امروزمان تمام شده بود.به خوابگاه برگشتم.سارا گفت«نمیخوای دست از این افسردگی برداری؟!همه ما از مرگ دامبلدور ناراحتیم،اما دیگه قرار نیست که بخاطرش افسرده بشیم!»گفتم«تو متوجه نیستی!»و روی تختم دراز کشیدم و پتومو رو خودم کشیدم.سارا چراغ رو بست و گرفت خوابید. نمیدونم چقدر گذشته بود اما خوابم نمیبرد،از روی تختم بلند شدم و هودی نیم تنه مشکیمو با شلوارش(عکس در اسلاید)پوشیدمو موهامو از بالا گوجه ای بستمو رفتم بیرون.نیمه شب بود.تازگی ها یک جای خلوت پیدا کرده بود،پشت بام،یک جای مخصوصی داشت که دید خیلی خوبی به آسمان داشت.به پشت بام رفتم و در جای همیشگیم دراز کشیدمو به ستاره ها نگاه کردم.مدتی گذشته بود که صدایی گفت«خیلی قشنگن،نه؟!»بلند شدم و پشت سرمو نگاه کردم،متیو بود!…
اگر پسندیدی، لایک کن و به سازنده انرژی بده!
ای ام یور ناظر این تست یو
عاشقتممم😚😚🤍
❤️
عالی بود💚💚💚💚
مرسی:)
ماشاالله هزار ماشاالله
به این نویسنده ی ماه 😍😍
قلبونت😚🖤
😍
وایببخشیددیراومدمحمایتنکردمنبودمببخشید))
نه خواهش میکنم😍😚🤍