
آیا میدانستی افرادی را که لایک کرده اند را فالو نمیاییدم؟😔🤍
وقتی نصف راه خوابگاه رو رفتم یه هو...-مییییی چااااا سریع به سمت صدا بر میگردم. جونگ کوکه که داره به طرفم میدوه +اوه تویی؟ اینبار دیگه چی شده؟ بعد پنج ثانیه نفس عمیق کشیدن بهم میگه -مجبور شدم برای رسیدن بهت کل راه رو بدوم...می چا...تو امشب میای خونه ما +کوک من نمیخوام بهتون زحمت... -من نگفتم لطفاً بیا. گفتم میای. من با مامانم هماهنگ کردم و قراره تو شب بیای خونه ما +کوک، من سرم... -بیخودی بهونه نیار. امروز صب بهم گفتی که واسه امروز برنامه ای نداری +مطمئنی مشکلی با این قضیه ندارن؟ تلاش کردم که خوشحالی توی صدامو مخفی کنم ولی کامل موفق نشدم. کوک لبخند میزنه و میگه -مامانم خیلی خوشحال میشه که تو امشب بیای اونجا. هرچه زود تر برو و وسایلاتو جمع کن +وسایلام؟ -آره دیگه +چه وسایلی؟
-تو قراره شبو پیش ما بمونی +چیییی؟ -این یکی پیشنهاد مامانم بود +کوک من نمیخوام مزاحمتون باشم -تو دوستمی و خونواده م دوست دارن دوستام بیان پیش ما و بمونن بعضی شبا کل پسرا رو میارم و شب رو خونه خودمون یا بقیه میخوابیم ماها هفت نفریم ولی تو فقط یه نفری +اما کوک، این اولین روز دوستی مونه. مطمئنی مشکلی ندارن؟ -چه مشکلی داشته باشن؟ من میگم مامانم و بقیه خونواده م دوست دارن تو رو ببینن یالا دیگه. برو خونه تون و وسایلت رو بیار تا بریم +کوک من خونه ندارم -چی؟ +توی خوابگاه زندگی میکنم -خب باشه بعدا درمورد این قضیه حرف میزنیم. بیا بریم خوابگاه تا وسایلاتو جمع کنی +باشه بریم -فقط میشه بدویم؟ +نمیدونم -بیا دیگه، یالا دستمو میگیره و شروع میکنم به دویدن و منم باهاش میدوم -خوابگاه کدوم طرفیه؟ +همین مسیرو باید مستقیم بریم بعد پنج دقیقه دویدن به خوابگاه میرسیم دم در خوابگاه چند ثانیه وایمیستیم تا نفسمون جا بیاد -هن...هن...می چا...اتاقت...طبقه...چندمه؟ +هن...طبقه...سوم... -اینجا...هن... آسانسور...داره؟... +آره... پنج ثانیه بعد به سمت آسانسور میریم و به طبقه سوم میریم. -اتاقت کدومه؟ +اتاق شماره صد و دو کارت دانشجویی مو از کیفم در میارم. میرم جلوی در اتاق و کارتم رو جلوی حسگر سیستم ایمنی اتاق میگیرم. یه ثانیه بعد صدای باز شدن قفل در اتاق میاد. درو باز میکنم و با کوک میرم توی اتاقم
-وای چه جای قشنگی! +ممنونم همه اتاقای خوابگاه مون بزرگن. تخت سفید دو نفره م کنار بزرگ ترین پنجره اتاقه. یه میز تحریر و صندلی خوشگل هم کنار یکی از دیوارهای اتاقمه. روی یکی از دیوارا یه تلویزیون نصب شده و جلوش هم سه تا کاناپه به رنگ یاسی ئه و یه آشپزخونه کوچیک هم یه سمت اتاق. یه کم اونور تر از در ورودی هم دو تا در هست که یکی ش مال حموم و اون یکی هم مال دستشویی ئه. یه سمت اتاقم هم یه کمد دیواری بزرگ هست و کنارش هم یه میز آرایش. کیفمو باز میکنم و وسایل اضافی رو از توش در میارم. شروع میکنم به گذاشتن یه سری وسایل دیگه مثل هارد و هدفونم. کوک میگه -میتونم یه لحظه برم دستشویی؟ +البته وقتی درو میبنده از فرصت استفاده میکنم و سریع لباسمو عوض میکنم. تصمیم میگیرم یه ژاکت بافتنی خاکستری لش با لگ مشکی بپوشم. وقتی که یونیفورمم رو میندازم توی سبد رخت چرک ها کوک هم از دستشویی میاد بیرون -آماده شدی؟ +یه لحظه وایسا دو سه تا چیز دیگه هم بر میدارم و میزارم تو کیفم و بعدش به خودم عطر میزنم. کیفمو بر میدارم+من دیگه آماده م. بیا بریم -بریم در اتاقو باز میکنه و من اول میرم بیرون. سریع از محوطه دانشگاه میریم بیرون -خونه مون یه کم از اینجا دوره. بیا با تاکسی بریم +باشه کوک دستشو به نشونه دربست به یکی از تاکسیا تکون میده و اونم میزنه کنار سوار تاکسی میشیم و کوک آدرس رو میگه و تاکسی راه میوفته. عصره و ما برای یه چیزی حدود نیم ساعت تو ترافیک میوفتیم تا برسیم به خونه کوک. کوک کرایه تاکسی رو میده و پیاده میشیم. خونه شون یکی از واحدای یه آپارتمان تازه ساز و مدرنه. کوک زنگ درو میزنه و بعد ده ثانیه در برامون باز میشه -بریم تو میریم تو و با آسانسور به طبقه پنج آپارتمان میریم. وقتی که از آسانسور میریم بیرون میفهمم که هر طبقه این آپارتمان تک واحدیه.
یک ثانیه بعد بیرون اومدنمون از آسانسور در خونه باز میشه. در رو زن خوش قد و بالایی باز میکنه که به کوک شباهت داره. به همین خاطر میفهمم که مادر کوکه. با صدای خوشحالی بهمون میگه ~ سلام عزیزانم -سلام مامان تعظیم میکنم +سلام خانم جئون ~سلام عزیز دلم. تو باید می چا باشی، درسته؟ +بله خانم -خوشحالم که اومدی +ممنونم خانم. ببخشید بابت زحمتی که بهتون میدم ~وای عزیزم این حرفو نزن زحمت چیه. دوستای کوکی مثل بچه های خودمنن. کوکی؟ به می چا نشون بده که وسایلاشو کجا بزاره -باشه مامان. بیا می چا کوک به سمت یه راهرو میره. در نزدیک ترین اتاقو باز میکنه -اینجا اتاق منه میرم تو +اینحا چقدر قشنگه -ممنونم اتاق بزرگیه. گوشه راست یه تخت قرار داره. گوشه سمت چپ اتاق هم تخت تاشو ئه که حدس میزنم برای من بازش کردن. رو به روی تخت تاشو یه میز تحریره که روش کلی کتاب و جزوه و یه لپتاپه. سمت دیگه ای از اتاق یه میز آرایشه و کنارش هم یه کمد دیواری بزرگه. اتاق خیلی قشنگیه. تم اتاقشم خاکستری و بنفشه...
اگر پسندیدی، لایک کن و به سازنده انرژی بده!
پاراتتتتت بعدددد پلیزززززز
خوشحالم خوشت اومده🪦🤍 الان میزارم