فصل۳..
اینجا کجا بود؟!! یه مکان کاملا سیاه و خوفناک!یکم ترسیده بودم چون همه جا سیاه بود و چیزی دیده نمیشد! سعی کردم حرکت کنم پام گرفته بود.آروم بلند شدم نمیدونم کجا وایستاده بودم!به اطرافم خیره شدم همه جا سیاه بود!…
چند قدم برداشتم اما فرقی به حالم نمیکرد چون هنوز هم نمیتونستم بفهمم کجام!دنبال چوبدستیم گشتم تا شاید بتونم با ورد«لوموس»یکم جلومو روشن کنم،اما چوبدستیم نبود!لباس هام عوض شده بودن!(عکس در اسلاید)درحالی که داشتم به لباس هام نگاه میکردم احساس کردم نوری در اطرافم روشن شد! نور رو دیدم.به سمتش دویدم.نور نزدیک و نزدیکتر میشد.بهش رسیدم و پریدم توی نور…
همه جا سفید و خاکستری بود.ناگهان تصویر دامبلدور رو دیدم که داشت بهم لبخند میزد! تصویر عوض شد،اینبار دامبلدور بود با یک دختر بچه.دختر بچه خیلی ناز بود!ولی بعد که یکم دقت کردم دیدم اون دختر بچه خودمم!…
با تعجب به دختر بچه یعنی در واقع خودم خیره شدم که دست در دست دامبلدور قدم میزد!خیلی تعجب کردم.همینطور داشتم نگاه میکردم و قدم میزدم که احساس کردم پامو گذاشتم روی چیزی. به پایین نگاه کردم.چند کاغذ بودن.برشون داشتم و شروع کردم به خوندن…
نوشته بود«سلام دخترم!میدونم که اگه الان این نامه رو پیدا کردی و داری میخونی،مطمئناً من توسط پروفسور اسنیپ کشته شدم!در این مورد خواستم بدونی که تقصیر اسنیپ نبود،من بهش گفته بودم!اگه خواستی بفهمی چرا این تار مو رو بردار و برو تو اتاقم و تو اون کاسه پر اب(باور کنید نمیدونم اسمش چیه🤦🏼♀️🥲😅)گوشه اتاق ببین!موضوع اصلی که میخواستم در اینجا بهت بگم،درمورد پدر و مادر واقعیت هست!…
در واقع تو دختر پروفسور مک گونکال و من هستی!…
اگر پسندیدی، لایک کن و به سازنده انرژی بده!
راستی اسمش قدح اندیشس
واتتتتتتتتت واتتتتتتت؟ داش من دامبلی جون ۹۰ سالشه مک گونگال ۶۰ سالشه این دخترم ۱۶ سالشه آخه مگه میشههه یعنی دامبلدور تو ۷۴ سالگیش ارهههه؟؟؟
دیگه والا به سنسور دقت نکردم به ذهنم رسید نوشتم🤦🏼♀️🤦🏼♀️🤣😂
😂🤣
😂🤍
عه من فک میکردم بچه ولدمورتههه😐🫵🏻
😂😂
😄
سلاااام
من دو سه روزی میشه داستانتو شروع کردم
وااااااااااو
نمیتونم بفهممممم
تمام این مدت فکر میکردم دختر ولدرموتههه
کی پارت بعدو کی میزاریییی؟؟؟؟؟؟
عزیزم انگشتم شکسته نمیتونم فعلا نمیتونم شاید شاید فردا یا پس فردا گذاشتم🤷🏼♀️🥲
در واقع اگه با داستانم دقت کرده باشید میتونید بفهمید که جاهای حساس اسم دامبلدور رو آوردم مثلا اونوقت که خودشو با یه مرد تو اینه دیده بود و یهو دامبلدور اومده بود پیشش
آرهههه
خب اگه درست حسابی دقت کرد میشه به این نتیجه رسید
درسته
حرفی ندارم
عزیزم
درک میکنم
تازه درس و مشقم هست
هر وقت تونستی بفرست♡^^
مرسی🖤⭐️
حرفی ندارم...🤐
😂حالا از چی؟:)
باحال بید 😁🤞🏻💚
به مسابقت سر زدم ولی تا مشارکتم برسی شه نمیاد 🥲
مرسی:))
افرین مرگخوار نکردی
ولی این ایده از کجا اومد هاااا
از مخم😂😅🤍
🤣🤣باریکلا به مخت
😂🤍
پارت بعد
چشم
متاسفانه انگشتم در رفته و درد میکنه زیاد نمیتونم تو گوشی تایپ کنم انشالا فردا پس فردا میزارم🥺ببخشید🙏🏻🥺🖤
نه عیبی ندارد سلامتی از همه چی مهم تره 😍
پس چرا انفالوم کردی؟🥺🥺داستانمو دوست نداشتی؟🥺🖤
نه تستچی من خود به خود بعضی ها رو انفالو میکنه 🤣🤦🤦🤦
😂
چی شد
کی شد
من نه منم نه من منم
من کیم
اون کیه
بخدا رد دادم
مک گونال دامبلدور
🤣🤣🤣🤣😂😂😂😦😮😮😯😣😣😣😣😫🥴🥴🥴🥴😱🙈🙉🙊🙊
😂⭐️حالا رد نده🤣
و اینکه خب چیه من همیشه دامبلدور رو با مک گونکال شیپ میکردم تازه دیدی تو قسمت چهارم هری پاتر هم با هم رقصیدن🤷🏼♀️💃🏼😂
بله منطقیه
ولی من کیم
🤣🤣🤣🤣
🤣🤣🤣
ببینبطورخلاصهپشمامبرگامرگامپرهامموهام..کلنهمهچیمریخت...همهچیماااااااهمهچیماصنتویش ک م😐😶ایناولینبارهکیکیبچهدامبلدورومکگوناگالمیشههههتغییرجالبیبود...افرررررین
مرسیییییییی:)))))⭐️