
ناظرررر ژژژونمممم تروو خداااا🥲:) تو ک انقد خوشگلی چرا رد میکنی؟ :)
میران: سلام اقای چوی جونگ و خانم... خانم پارک میسو:خانم پارک میسو میتونی خانم میسو صدام کنی و این ک نمیخاد رسمی حرف بزنی میران:باشه یونجون:دخترتون اینه میسو:یونجون مامان:سر پا نمونین بشینید تا میز اماده بشه میران: مامان و بابا داشتن درمورد شرکت با اونا حرف میزدن و منو همون پسره کلا سر جنگ داشتیم چون از هم بدمون میومد بهش گفتم میران:عم نمیخای چیزی بگی یونجون:اگ بخام حرف بزنم با تو حرف نمیزنم میران:باشه اقای یونجون یونجون:اون جوری بهم نگو یونجون میران:باشه اقای یونجون یونجون:اونجوری نگو... باورم نمیشه تا اخر عمر باید ترو تحمل کنم میران:اقای یونجون ما چن روز دیگ میریم سئول یونجون:مام با شما قراره بیایم خانم میران و تازه تو ی مدرسه ایم میران:اوکی ولی تو از من بزر... مامان:بچه ها بیاین میران:جلو مامانامون این شکلی نباش اوکی؟ یونجون:اومد سمت صورتم و با خشمی گفت باشه خانوم میران و رفت منم رفتم رو موقع غذا خوردن خیلی رومخ بود همش نگام میکردو رو هوا مینوشت خانوم میران میخاستم بزنمش ولی نمیشد...وقتی رفتن لباسمو عوض کردمو رفتم بخابم ک یهو مامانم اومد داخل مامان:میران میشه بیام داخل میران:اره مامان... مامان:میران پس تو و یونجون انقد سر لج بودین میران:مامان اون خیلی رو مخم بود مامان:چرا میران:مامان...مامان:ها راستی فردا شب میریم توعم از مدرسه کلا دیگ رفتی میران:مرسی مامان مامان:دیگ اها با هوا پیمای شخصی میریم باهم هردو خانواده میران:مامان چرا مامان:از بابات بپرس (رگ ایرانی😂) میران:عاااا سلام بابا مامان:عه اومدی بالا دو یونگ بابا:میران لباساتو اماده کن همین الان میران:باشه... خیلی بعد لباسمو جم کردمو رفتم بخابم... از خاب ک بیدار شدم میخاستیم بریممممممم میران:چییییی سوهو میخایم الان بریمممممم سوهو:اره میران مامان گف ماریا:شب میریم اره ب منم همینو گف میران:باشه بگین کمی صبر کنن لباسمو عوض کردمو رفتم پایین از زبان یونجون:داخل هواپیما:از بغل صندلی میران رد شدم یونجون: چقد با خاهرش صمیمیه هه (خیلی اروم) لی سوهو:یونجون بیا بشین داری چی میگی یونجون:الان میام ... میگم چطور انقد خانواده صمیمی هستین ما ی روز دعوا نکنیم نمیتونم بخابیم لی سوهو:مام قبلا اینجوری بودیم تا وقتی میران ب دنیا اومد من اون موقع کلا 8 سالم بیشتر نبود ولی خب بازم منو خاهرم دعوا میکردیم میدونی ک افسانه های کره ای چی میگ با اومدن یکی ک موهاش این بلونده شادی میاد (از خودم در اوردم)یونجون: .....
•≤``دونده های نیمه شبp³```≥•

انچه گذشت:خیلی ناراحتم قراره بریم... اقای یونجون... دخترتون اینه..... ادامه داستان:یونجون:اون فقط ی افسانس سوهو:شاید از زبان میران:ماریا میگم اسم مدرسمون چیه ماریا: مدرسه کیونگ بین بهترین مدرسه سئول میران:واو من میرم پیش لی سوهو ماریا:نرو میمونی پیش خودم میران باشه بعد چن ساعت پیشخدمت هواپیما:ببخشید غذاتون ماریا:مرسی.. میران میران بیدار شو غذا میران:چی شده رسیدیم ماریا:چطوری از خاب ک پا میشی انقد خوشگلی؟ میران ها؟ ماریا :هیچی بخور...سئول:میران: اممم بابا.... بابا:بله میران:میگم میریم خونه ی قدیمی ک داشتیم بابا:نهههه اونجا اصن دیگ نیست فروختمش میران:بابا وسایلمممم بابا: نگران نباش دیگ بریم اقای کیم جونگ مام دیگ بریم...وقتی رسیدیم خونه میران:ااااااا بابا این خونه ماس بابا:اره لی سوهو:چقد سوال میپرسی ماریا: راس میگه ها سوهو:دستشو گذاشت رو شونم و چشمامو با دستش بست و منو برد تو خونه کمی ک گذشت حس کردم ی در باز شد و بعد دستشو برداشت سوهو:تا داااا اتاقت میران:میزم... دولییی (عروسکش) رفتم سفت دولی رو بغل کردم سوهو: حالا اگ منو بعد 8 سال میدید ماریا:حسودیت شد...منم حسودیم شد بابا:بچه ها ی دیقه بیاین ما:الان میاین میران:بله بابا... بابا:فردا باید میران بره مدرسه ماریا تو میری قهوه موکا میخری سوهو توام میری میرانو میرسونی ماریا:چرا باید قهوه بخرم بابا:میفهمی سوهو:من فقط باید میرانو برسونم:|||| بابا:اره میران:بابا چرا انقد اروم میگی مگ کار بدی میخایم انجام بدیم سوهو:راس میگه بابا:ااا میران باید بری فرم مدرستو بگیری ها میران:الان؟ بابا:اره الان سوهو میتونی ببریش سوهو:بابا خستم ماریا:بابااااا نهههه بابا:گوشیش زنگ خورد الو اقای جونگ:سلام اقای کیم میگم یونجون میخاد بره فرمشو تحویل بگیره بیاد میرانم ببره بابا:باشه الان بش میگم میران:اقای جونگ میگ با یونجون برو میران: ن ن زیر لبم بابا:باش پس میاد و گوشی رو قط کرد میران:بابااااا نهههه بابا:برو باهاش اشنا شو حالام برو اماده شو میران:باشهههه رفتمو لباس عوض کردم و رفتم... وقتی درو باز کردم دیدم یونجون مث این منگلا تکیه داده ب ماشین میران:مثلا الان فک میکنی خیلی گنگی یونجون:دیوونه مثلا میخام ببرمت فرمتو بگیری میران:اقای یونجون... یونجون:یا سوار شو یا برگرد خونه میران: باشه:||| الان اومدم:| تو راه: یونجون:چرا رنگ موهات فرق میکنه میران:بازم این سوال ...نمیدونم فرم(عکس بالا)
ناظرررررر تروخدداااااا🥲 کیوتممممممم عزیزمممم خااااععرررر گشنگم ناظر ژون منتشر کنننن🥲
لایککک پلیز:)
اگر پسندیدی، لایک کن و به سازنده انرژی بده!
عالییییییی پارت بعدددد
اخ جوت
بعدیی