این پارت کاربر جدیدی تو داستان نیست ، ولی پارت بعدی قراره خیلی ها اضافه بشن 🙂
تقریبا دو روزی می شد که به جنگل اوتاکو رسیده بودند.
این جنگل اصلا جنگل امنی نبود.
هر لحظه امکان داشت هزاران هراز تایتان وحشی روی سرشان بریزند و تکه تکه یشان کنند.
15 اسلاید
نتیجه
مجموع امتیاز شما
امتیاز
تعداد پاسخ صحیح
تعداد پاسخ غلط
درصد صحیح
شما به درصد سوالات پاسخ درست دادید
اگر پسندیدی، لایک کن و به سازنده انرژی بده!
44 لایک
عاليييييي بود من. يادت نره ها ❤️
مرسی ، یادم نمیره 😊
عالی بود🥲
میشه منم تو داستان باشم🥺😘
مرسی 😊
باشه 🙂
من فکر کردم نقشستت🗿
😂😂
یه سوال، امکانش هست منم داخل داستان باشم؟
اره ، البته چون افراد زیادی درخواست دادن ، اولویت با کسایی که زود تر گفتن. ولی باز سعی می کنم همه رو بذارم.
خیلی ازت ممنونم❤
جرررر خدایی اون چیز مهم حنا بوددد😂😂😂😂من فک کردم نقشستتتت😂😂😂😔💔
😂😂
حنا را دزدیدند! 😂😐
من بلینکم حواست باشه😂😂😂
باشه 😊
منم در تپه مه آلود فراموش نکن🙂
یادم نمیره 😊
دلت میاد منو نذاری؟؟؟
نه ، می ذارم 😂💔
عرررررررر عالییییی😊💕
منم بزارررر🥺💔
باشه 🙂👌
بالایی های عزیز ، کدومتون ناظره بلخره ؟
هع
تستچی هم شده دروغ دلنگ 😔
باحال بود ولی تروخدا بیشتر بنویس 🙂🤍
مرسی ، حتما.
راستی یه تست رو چند تا ناظر بررسی می کنن نه یکی 🙂
من هر چی هم بگم دروغ نمیگم چون اهل دروغ نیستم و دروغ رو از والدینم یاد نگرفتم