سلام بریم به ادامه ی داستان.......
آرام=
حدود دو،سه روز بود که داشتیم مدام کار میکردیم انقدر سرم شلوغ بود که نمی تونستم از اتاق بیام بیرون نه تنها من بلکه همهی اعضا از پا افتاده بودن،۴ساعتی میشد که داشتم طراحی میکردم تقریبا ساعت نزدیک ۵بعد از ظهر شده بود که از شدن خستگی دستاز کار کشیدم :
شیرین:آرام،ماکه کارامون تموم شده به نظرت بریم بیرون ی چرخی بزنیم میگن خیلی دریا به هتلمون نزدیکه......_آره موافقم فقط..زشت نیستتنها بریم؟.....شیرین خواست حرفی بزنه که گوشیم زنگ خورد نگام به صفحش که افتاد یهو سکوت کردمو دکمهی اتصالو زدم ...._الو.....رهام :سلام خانم رادمهرما میخوایم برای استراحت همه امشبو بریم دریا اگه شمام میاین آماده شین ی ربع دیگه دم هتل منتظریم ....با حرفش واقعا خوشحال شدم خوبه بعد این دو،سه روز یه مرخصی داد....._باشه خیلی هم عالیه.....رهام :ببخشید فقط میشه ی کاری برام بکنید😁...._چه کاری؟؟.....رهام:میشه لوله اتاقتون رو باز کنی ببینم آب قطع یا نه؟......_ها؟باشه ی لحظه😶...رهام:چی شد؟...._نه میاد......رهام:چی میاد؟......پسره ی روانی نمیدونه چی میاد؟؟!!!هوفف....._آب......رهام:پس میخاستی نوشابه بیاد🤣🤣بعد یهو زد زیر خنده و گوشیشو قطع کرد.....چی
چی؟😳خاک تو سرم یعنی الان این منو سر کار گذاشت!!!!پسرهی روانی آدم حرصش میگیره این چه وضعشه😤😫...
5 اسلاید
نتیجه
مجموع امتیاز شما
امتیاز
تعداد پاسخ صحیح
تعداد پاسخ غلط
درصد صحیح
شما به درصد سوالات پاسخ درست دادید
اگر پسندیدی، لایک کن و به سازنده انرژی بده!
25 لایک
خیلی گشنگهههه🥺
💚🥰
واااااو چه قشنگ پارت بعدی چییی 🥺
ممنون 😊😍😍همین امروز فردا
عالیههه 🥺❤
مرسی اجی😍🥰🥰🥰🥰
😘💓
پارت بعد چی شدددد 🥺
دوسه روز دیگه شاید زود تر
عالی بود پارت بعد
چشم مرسی😊😊🌸🌸🌸
داستانت خیلی قشنگه میشه ولی زودتر بزاری مثلا دو سه روز یبار
خیلی ممنون 🌼
باشه مرسی که حمایت میکنی😍🌸
منم یه رمان مینویسم به اسم « A LONELY GIRL » لطفا حمایت شه و اینکه رمانتیک خیلی قشنگه لطفا ادامه بده
حتما ممنونم❤️🥰🥰
تیپ ماهان از همشون گنگ تره😆
مثلا اون خیلی مغروره😊
Woow
تستت لایک شد
𖠌بک میدم𖠌
𖠌بک میدم𖠌
𖠌بک میدم𖠌
𖠌بک میدم𖠌
𖠌بک میدم𖠌
فالویی
تنکص