8 اسلاید صحیح/غلط توسط: angel.☆ انتشار: 7 ماه پیش 2,305 مرتبه مشاهده شده گزارش ذخیره در مورد علاقه ها افزودن به لیست

های گایز چه خبر از مدرسهه😂🗿



لینک کوتاه

توجه!

محتوای ارائه شده در این سایت توسط کاربران تولید می شود و تستچی نقشی در تهیه محتوا ندارد بنابراین نمایش این محتوا به منزله تایید یا درستی آن نیست. مسئولیت محتوای درج شده بر عهده کاربر سازنده آن می باشد.

  • جهت اطلاع از قوانین و شرایط استفاده از سایت تستچی اینجا را ببینید.
  • اگر محتوای این صفحه را نامناسب یا مغایر با قوانین کشور تلقی می نمایید می توانید آن را گزارش کنید.

سایر تست های سازنده

نظرات بازدیدکنندگان (53)
  • imageッآرانا
    ندیدم نشنیدم نخوندم

    دوباره پیش همون دختر عموم داشتیم خونشون مسخره بازی در می اوردیم که بعدش من خواسنم برم دیگه بعد سمت در بودم اون هم روی مبل که یهو لوسترشون روشن شد بعد منم رفتم به نگاهی به اون پیریزه که وقتی روشنش میکنی کردم دیدم انگار یکی روشنش کرپه اما دختر عموم رو مبل بود.... بعد هردومون خارج شدیم

  • imageッآرانا
    ندیدم نشنیدم نخوندم

    منو دختر عموم تو ماشینشون داستیم می حرفیدیم که بعد یهو یه موجوده سیاهی رو دیدیم بعد انگار یکی چادر زده بود بعد گفتم ولش حتما یکیه داره اذیتمون میکنه بعد به دخر عموم گفتم اون چیه بعد گفت نمیدونم بعد سرمون رو اوردیم پایین بعد عموم و زن عموم و... از اسانسور پیاده شدن و تا شدن اون موجوده غیب شد یبار هم

  • imageسید/:کاکا
    گودرتمند🗿

    شاید باورتون نشه من که یه پسر ۱۸ ساله هستم یه روز عادی داشتم از خواب بیدار میشدم و پام لای یچیزی گیر کرد و داشتم میفتادم که یکی از پشت نزاشت بیوفتم زمین و جالبیش اینجا بود که پشت سرم کسی نبود و از اون موقع به بعد همیشه اون کسی که منو نجات داد دعا میکردم وگرنه دماغم میشکست

  • imageهوپ⋆'
    زندگی؟چوآ

    ی سری داشتم آب میخوردم بابام هم ی گوشه ایستاده بود و تو زاویه ی دیدم بود
    یهو حس کردم یکی با انگشت داره کمرم رو ل.م.س میکنه
    بلند داد زدم بابااااا نکنننن .... برگشتم دیدم بابام داره با تعجب بهم نگاه میکنه و ازم دوره ولی هنوز سایه ی ی رو پشتم حس میکردم در صورتی که فقط من و بابام خونه ://////////////

    • این بدهه

    • imageBahar
      Make a wish

      مطمئنی واقعا کسی کمرتو لمس کرد ؟ آخه خیلی طبیعیه که بعضی وقتا قسمت های از بدن یه جوری خاصی بگیره مثلا من خیلی وقتا احساس میکنم که یکی شونه مو لمس میکنه ولی خب باور ندارم که جن باشه

  • من رفتم دستشویی و وقتی داشتم مسواک میزدم یکی پاهاشو محکم میکوبید به زمین و بعد که شیر اب رو بستم امد سه بار زد به در و تو خونه دویید و دیگه صداش نیومد هیچکیم نشنیده بود و همه خواب بودن.

  • imageK.Zشیفتر
    نهنگ پنجاه و دو هرتز:)!

    البته من انقد چیزای ترسناک میبینم دیگه عادت کردم🗿🌸

  • imageK.Zشیفتر
    نهنگ پنجاه و دو هرتز:)!

    ای بابا میخواستم ی چی بگم یادم رفت:/...اها یادم اومد دو سه سال پیش همیشه نصف شب ی صداهایی از دیوار ها و کمدام میومد یا فک میکردم عروسکام تو ویترین دارن تکون میخورن یا یکی ی چیزی میکشه کف زمین بعد سومین شب رفتم پیش مامان بابام خوابیدم ولی هنوز میتونستم از اتاقم صداهارو بشنوم کسی هم حرفمو باور نمیکنه

    • imageK.Zشیفتر
      نهنگ پنجاه و دو هرتز:)!

      اون شب از تو اینه اتاق مامان بابام ی چیز سیاهی میدیدم نمیدونم خطای دید بوده یا چی ولی اگر اون موجودات سیاه باشن ک خب مشکلی نی۳

  • imageAdrina malfoy
    به یاد مگی اسمیت🖤

    خیلی وقت پیش خواب دیدم با مامان بابان رفتیم یه مغازه ای که وسایل انیمیشنی داشت و اینا بعد من میدونستم خوابم اما هرکار میکردم نمیتونستم بیدار بشم هرچی چشامو میبستم باز میکردم و اینا نمیشد😬
    و جالب اینجاس که تا حالا چند بار این خواب رو دیدم😬💔
    البته چند سال پیش میدیدم گاهی اوقات 😬💔

  • مامان بزرگم چن سال پیش فوت شده بود عکسشو داداشم تو کتابخونه گزاشته بود داشتم رد میشدم بهش چشمک زدم حاضرممممم قسم بخورم که چشمش تکون خورد

    • خب اره همچین اتفاقایی برای بعضی ها شده

  • یهشب خواب چنتا خواب چرت پرت دیدم صبح که بیدار شدم مامانم گفت دیشب ساعت سه نیم صب چرابیدار بودی؟ گفتم نه نبودم
    ولی ترسناکیشاینه این اتفاق یه بار دیگه منم مامانمو دیده بودم...

    • imageAdrina malfoy
      به یاد مگی اسمیت🖤

      و منی که شب دارم اینو تو تاریکی محض میخونم🖇💕

    • imageAdrina malfoy
      به یاد مگی اسمیت🖤

      🖇💔

    • واتتتت😬

    • هم دردیم

    • imageK.Zشیفتر
      نهنگ پنجاه و دو هرتز:)!

      In the name of got

برای ثبت نظر باید وارد حساب کاربری خود شوید.