شروع کردیم به خوردن کاپو ها!چاتای:فکر میکنی به هم میرسن؟ماکیا:راستش رو بخوای نمیدونم ولی امید وارم!که دیدیم دست آدرین تکون خورد مرینتم از خواب پرید!چاتای:من میرم دکتر رو بیارم!آدرین کم کم چشماش رو باز کرد!مرینت:آدرین خوبی؟🥺آدرین:خوبم مرینت!در همین لحظه چاتای به همراه دکتر وارد اتاق شد😐دکترم آدرین رو معاینه کرد!دکتر:فردا میتونن مرخص بشن فقط زیاد به خودشون فشار نیارن!مرینت:چشم آقای دکتر!بعدش دکتر از اتاق رفت بیرون و تا چند ثانیه سکوت شد!آدرین:من چند روز دیگه خوب میشم فعلا باید فکر کنیم با سیرا و کیتی چیکار کنیم!مرینت:این وقتی دوباره دختر خاله های گرامی رو دیدیم مشخص میشه!
4 اسلاید
نتیجه
مجموع امتیاز شما
امتیاز
تعداد پاسخ صحیح
تعداد پاسخ غلط
درصد صحیح
شما به درصد سوالات پاسخ درست دادید
اگر پسندیدی، لایک کن و به سازنده انرژی بده!
16 لایک
داستانت عالی بود کیوتم ✨😗
لایک شد 💌
750 تاییم کنین بک میدم ✨(•‿•)
مایل به پین؟!
به نظر سنجی ها و تستامم سر بزن 🚶👀
مممممممییییییییییککککککککککششششششششششممممممممتتتتتتتتت 😠😬 💣 🔫💣 🔫💣 💣 🔫
چراااااااا
چون چسبیده به راه .......😐😑
عالی بید اجو
مرسی آجو
عالی بید اجی
مرسی آجو😂
جارو بده فورا!😐
بفرما🧹🧹
تشکر🍃
خواهش
بلاخره پارت بعد 😍
الان منتشرش کردم🙃🖤
❤❤
اولین لایک و کامنت🙃