من و بی تی اس ♡ ۱۹

خب این داستان واقعی نیست .

اسلاید بعده

داشتم میرفتم که جیهوپ اومد سمتم . جیهوپ : ا/ت می‌خوام برای خواهرم یه کادو بگیرم ولی نمیدونم چی بگیرم میشه کمکم کنی؟ + او خب... ( در گوشش گفتم ) من سلیقه خواهرت رو می دونم براش یه دستبند بگیر یه دست بند قشنگ😉. دستم رو به علامت بای اوردم بالا و بعدش رفتم سمت ماشین ، پسرا هم داشتن میومدن که که گفتم + تهیونگ من ماشینتو میبرم😆 - باشه . سر راه یه غدا گرفتم رفتم خونه و خوردمش . بعدش یکم فکرام رو کردم درباره ام وی و بعدش خوابم برد😴‌. + چه قدر زود صبح شد 😣 رفتم دستشویی بعدش یه قوه خوردم و بعدش شروع کردم به آماده شدن . توصیف لباس ا/ت : یه بادی مشکی و یه شلوار مشکیه تنگ و کت مشکی. ( کلا مشکی تو مشکی😂) بعدش یه تینت لب زدم یه خط چش نازک هم کشیدم و با ماشین خودم رفتم به سمت محل فیلم برداری . بعد نیم ساعت رسیدم . فیلم برداری شروع شد همه چی داشت به خوبی پیش میرفت که جونگ کوک خیلی محکم خورد زمین. پزشک کمپانی مرخصی داشت و فقط دستیارش بود که اونم چیز خاصی بلد نبود . سو یونگ : وایی تو که پزشکی بلد نیستی . + من خودم دکترم بزار ببینم . سویونگ : به این میگن کار بلدی😍. رفتم سمت جونگ کوک . پسرا بالای سرم جمع شده بودن. + وایی یکم برید اون ور لطفا . زدم به شونه جونگ کوک . + درد داری؟ × نه ندارم . + پس درد داری . - اونکه گفت نداره. + همیشه دروغ میگه . + شونت رو باند پیچی میکنم ولی نباید باهاش حرکت انجام بدی تا بعد فیلم برداری باید روش یخ بزارم . - این طوری که خیلی بده . + آره فعلا یه کاریش باید بکنیم. سویونگ : پس جا هایی که به شونش ربط داره رو انجام نده ؟ + اگه انجام نده بهتره . سویونگ : پس اون قسمت ها رو تا مایی که می تونی انجام نده. جونگ کوک : ای بابا من که چیزیم نیست . + چاخان نکن . فیلم برداری رو رو شروع کردیم ...

لایک پیلیز ❤🌼

‌‌‌‌‌‌