💕کوهستان8💕

رز..... رز مرینت: رز چی گفت:شیر کوهی و زد زیر گریه😭 ادرین: راه نشون بده ***** رسیدن ولی یه شیر کوهی نر بزرگ به رز حمله کرده بود رز بسختی داشت از دستش فرار میکرد رز دستش مجروح شده بود ادرین پرید سمت شیر کوهی و هلش داد عقب شیر کوهی خرناس کشید و ب سمت ادرین حمله کردم ادرین یکی با مشت زد تو سرش شیر کوهی پرید سمت ادرین

الیا تبر ادرین رو براش انداخت ادرین گرفتی و دست ی تبر رو بین دهن شیر کوهی و گلوی خودش گرفت شیر رو هول داد اونطرف و تبر رو برد بالا ک بزنه تو سرش ک یهو شیر قبل از اون دوباره پرید روی سینه ی ادرین و پنجه هاس رو می کشید روی سینه ادرین و خواست گلوی ادرین رو پاره کنه ک یهو

(و..... کات شوخی کردم😂) ک هیو شیر بی حال افتار روی سینه ادرین ادرین اونو کنار زد و مرینت رو بالای سرش دید ک یه سنگ بزرگ رو زده تو سر شیر کوهی ادرین اولش کوپ کرد ولی بعدش سریع مرینتو بغل کرد و و محکم فشارش داد گفت مرینت تو جون منو نجات دادی ازت ممنونم. و مرینت رو توی هوا بلند کرد و دوباره بغلش کرد

مرینت و ادرین و الیا رفتن پیش رز ، رز زخم عمیقی روی بازوش افتاده بود مرینت گفت رز تو خوبی رز گفت"نه دستم خیلی درد میکنه مرینت گفت این حتما عفونت میکنه باید حتما زد عفونی بشه ادرین کیفشو از الیا گرفت و یه باند درآورد و داد ب الیا الیا هم دست رز رو باند پیچی کرد

شیر کوهییه تکون کوچیک خورد ادرین گفت نمیشه اینو زنده بزاریم چون اگه بیدار بشه میاد دنبال بو مون باید بکشیمش تا هم از گوشتش استفاده کنیم و هم از پوستش ادرین رفت و با تبر مثل یه جلاد بالاسری وایساد و زد سرشو ق.طع کرد و پو.ستش رو کند و یکی از رون هاشو کند و گذاشت توی کوله پشتیش و بقیه جس.د رو انداخت داخل آب تا بقیه حیونا ب بوی خون جمع نشن گفت این چند روزی مارو تامین میکنه

و........ کات ناظر محترم لطفا منتشرش کن💕💐🙏