خفن ها میتونید با حمایت از من، کاربر بلینک💐🌺 کاربر Sara، کاربر nightmare،کاربر __🍭__ و کاربرkimi:)خوشحالم کنید❤🔥✨🥺💖
*⚜️*:
💙🖤(هیوگو، که البته شخصیت منفی نیست) با بداخلاقی:شما یکربع دیر اومدید!
چشمان آبی_یخیاش،سردتر بنظر میآمد.
اوا نگاهی به آلیسون و نورو انداخت که خودشان را با ترس عقب کشیدند. لوئیس روی اسکله بدون چتر نشسته بود و کشتیها را تماشا میکرد. ادوارد هم پاهایش را با یک ریتم به زمین میزد و معلوم نبود چه میکند. فقط جینمری آرام بنظر میرسید، جوری که انگار داشت یوگا کار میکرد: یخورده ریلکس باش هیوگو! فقط تویی که آن_تایمی.
هیوگو به احترام جینمری سکوت کرد. تمام خواهر برادرها مو بلوند و بور مانند پدر بدنیا آمده بودند ولی فقط هیوگو و جینمری موهای برنگ شب مادر را به ارث برده بودند. فقط اين نبود، تنها هیوگو بود که چشمان مادر را گرفته بود. اما از نظر اوا چشمان هیوگو بیشتر از مادر یخی بنظر میامدند.
البته اوا با اینکه چشمان عسلی و موهای قهوهای داشت، خواهر محبوب هیوگو بود.
سکوت ناراحت کنندهای بینشان پیدا شد که اوا را دلگیر میکرد، مثل همان باران سردی که میآمد. البته این سکوت توسط هیوگو شکسته شد، ولی به صورت دلگیر کننده.
هیوگو هندزفری پنهان را از گوش ادوارد در آورد و به آن گوش داد. 💙🖤با تمسخر: _دسپاسیتو؟_ یعنی از این آهنگ مسخره تر وجود داره؟
❤️🖤(جینمری)با لحن تهدید کننده:قرار شد علایق همو مسخره نکنیم!
ادوارد زیرلب از جینمری تشکر کرد و جینمری در جواب لبخند زد.
💙🖤زیرلب:بهتره برگردیم هتل.
جملهش بیشتر به فح.ش شباهت داشت.
4 اسلاید
نتیجه
مجموع امتیاز شما
امتیاز
تعداد پاسخ صحیح
تعداد پاسخ غلط
درصد صحیح
شما به درصد سوالات پاسخ درست دادید
اگر پسندیدی، لایک کن و به سازنده انرژی بده!
10 لایک
گایز این استرایک آخره!
اگه دیگه حمایت نکنید نمیزارم پارتهای بعد رو
میبینید چیشده؟
از ١۵٠ بازدید تبدیل شده به هفت بازدید!
میدونید چقدر ناامید کنندس؟
داستان من به خوبی هر داستان جذاب دیگهایه و لیاقت حمایت بیشتری داره!
من نوشتم تا پارت پنج اما اگه حمایتها کم شه نمیزارم!
شوخی هم با کسی ندارم
لاوت 3>>>
بیشتر لاوتتتتت
:]💕✨
¹⁰
مرسیییییی
🌝💕🫂
10
⁹
9
⁸
8
⁷
7