یک عمر در ۲۴ ساعت!پارت۱۵ فصل۲

مرینت:نههههه😭زنگ زدیم به انبولانس آدرین افتاد تو بغل مرینت!مرینت:آدرین طاقت بیار!چاتای ی پارچه از جیبش در آورد و داد به مرینت!چاتای:بگیرش رو زخم!بالاخره آنبولانس رسید!بردنش اتاق عمل ماهم مثل نظامی ها تو راهرو راه میرفتیم،آخ که بچم از دست رفت!مرینتم مثل ابر بهاری گریه میکرد، دکتر از اتاق عمل بیرون اومد ماهم مثل وحشی ها حجوم بردیم سمتش!مرینت:حالش چطوره آقای دکتر؟😢😭دکتر:نمیشه قطعی گفت فعلا وضعیتشون خوبه ولی اگه تا دو روز دیگه به هوش نیان ممکنه برن کما، بلا به دور!اینو که گفت مرینت گریش شدن گرفت!چاتای رفت آب بگیره!(آب معدنی)لیلی:مرینت آروم باس همه چی درست میشه!مرینت:باشه!😢چاتای بزگشت و بطری های آب رو داد دستمون!

چاتای:خودتون رو جمع و جور کنید آدرین پسر قوی ایه!مرینت:درسته!دکتر برگشت فکر کنم میخواست آدرین رو معاینه کنه!مرینت:میتونیم ببینیمش؟دکتر:بعد معاینه حتما!بعدش رفت ماهم پشت در منتظر موندیم!بعد از ی مدت نسبتا زیادی از اتاق اومدن بیرون!مرینت:حالش خوبه؟دکتر:فعلا مشکلی ندارن!رفتیم داخل مرینت نشست رو سندلی کنار تخت!مرینت:آدرین🥺

بعد ی مدت نفهمیدم چیشد که خوابمون برد!(صبح)آفتاب بدی میزد تو چشمم یکم بازو بستشون کردم تا بهتر ببینم مرینت سرش به سندلی تکیه بود و خوابش برده بود لیلی و آیلینم افتاده بودن رو هم!همینجور دور و برمو نگاه میکردم که چاتای با دوتا کاپوچینو تو دستش اومد داخل!چاتای:میدونستم هلیا یا به قولی ماکیا خانم مثل خواهرای من تنبل نیستن واسه همین واسه شوما هم گرفتم😹😹ماکیا:ممنونم💖

خب این پارتم تمام شد💖 تو پارت بعد مشخص میشه آدرین میره کما یا نه👿منتظر باشید😈😈 شرایت پارت بعد:۵ لایک ۱۵ کامنت ۳۰ بازدید👿👿