خفن ها میتونید با حمایت از من، کاربر بلینک💐🌺 کاربر Sara، کاربر nightmare،کاربر __🍭__ و کاربرkimi:)خوشحالم کنید❤🔥✨🥺💖
*⚜️*:
هیوگو از خواب بیدار شد و نگاهی به تقویم. انداخت. اولین صبح.... تابستان. با شروع شدن تابستان، تعطیلاتش تمام میشد. تابستانها با خواهر برادرهایش در کتردام قرار داشت. برای حل کردن معمای مادر و پدرشان. هیوگو سرباز وفادار ملکه الیزابت دوم بود، اما بعد از فوت ملکه بیکار و بیعار شده بود. یک اسپرسو برای خودش درست کرد، کمی ویولنسل زد، به موهای سرمهایش ژل زد، چمدانش را برداشت و سوار کروکی آبی/بنفشاش شد. باران میبارید. میتوانست چرخ و فلک بزرگ لندن را ببیند. از لندن تا کتردام با کروکی طولی نمیکشید؛ و کسی هم نمیتوانست هیوگو آگرست را دستگیر کند چون او یک هفده سالهی بلندقد بود و گواهینامه هم داشت.
7 اسلاید
نتیجه
مجموع امتیاز شما
امتیاز
تعداد پاسخ صحیح
تعداد پاسخ غلط
درصد صحیح
شما به درصد سوالات پاسخ درست دادید
اگر پسندیدی، لایک کن و به سازنده انرژی بده!
13 لایک
یونو خیلی درد داره ببینی چهار پارت آخر هفت بازدید بیشتر نخوردن بعد تو داری اینقدر برای داستان تلاش میکنی💔😔
وااای خیلی خوبهههه😍
چقدر داستانت محشره😍
مرسیییییی💕
میدونی...من خیلی سعی میکنم اينطوري بنویسم اما واقعااا نميتونم😢😢💔
چرا قلم تو هم که خیلی خوبه:))))
هعییی نه برای من خیلی سادست)):
مال تو از مال من بهتره🥺❤️
ولی خیلیییییییی خوب نوشتییی
ممنونم🫀🥺
مگه درحالت عادی(توی سریال)قرار نیست سه تا بچه(دو پسر و یه دختر)داشته باشن😂؟
درسته ولی برای همین بهش میگن فن فیک:))))) 😂😔
صحیحح
مگه مرینت و آدرین چند تا بچه داشتنننن😂😂😂چقد فعال بودن مگههه
خیلییییی
ببین من کلیییییی سوال دارممم
بپرس هانی
محشررررر بوددددد اجیییییی🌝💕💕💕
مرسیییییی🥺
اوه خدای من توی لیستم میذارمش اما فعلا نميتونم بخونمش)))):💔
مرسیییییی
قول میدم تا قبل شروع مدارس تمومش کنم:))))
اما اگه اینکارو کنی میخونمش
حالا حتما باید یه داستان خفن و جدید رو مینوشتیییی😭😭😭😭😭؟
دیگه دیگه:))))))
لایکها و کامنتها زیاد باشه این هفته تمومش میکنم گلم
من تا آخر این هفته نیستم((: