خب خب....
نفرین شده💣
پارت شیش🎭
نینو غرق خون می امد جلو و میگفت: چرا...... چرا.... چرا کشتیم؟!
رفتم عقب و گفتم: چرا چرت و پرت میگی؟!!!
چاقو در اورد و گفت: میخوام بکشتمت!
چسبیدم به دیوار یک چاقو انداخت جلوم و گفت: یا تو منو بکش یا من تورو میکشم!
چاقو را برداشتم و گفتم: من تورو نمیکشم!
خندید و گفت:پس من میکشمت!
چشم هامو بستم که حس کردم نینو افتاد مرینت پشتش بود و با چاقوی خونی داد زدم: چیکارررر کردییی؟!
با لکنت گفت: می... میخواست بکشتت..... د... رضمن.... اون.... نینو.... واقعی نیس
بغلش کردم و گفتم: حق با تو عه!
که لایلا امد!!
نیم تنه سیاه تنش بود از بالای شکمش و شلوار جین سیاه مشکلی کفش مشکی پاشنه بلند و یک پا بند
چاقو رو برداشتم که مرینت را بغل کرد مرینت جا خورده بود همچینن من و گفت: مرینت... ک.. کمک... م... ک.. ن... ترو... خدا
(نقطه جای گریه)
مرینت رو کرد به من و گفت: باهامون بیاد؟!
تا خواستم چیزی بگم لایلا گفت.......
4 اسلاید
نتیجه
مجموع امتیاز شما
امتیاز
تعداد پاسخ صحیح
تعداد پاسخ غلط
درصد صحیح
شما به درصد سوالات پاسخ درست دادید
اگر پسندیدی، لایک کن و به سازنده انرژی بده!
11 لایک
عالی ❤❤❤❤💜
💗💗💗
عالی بووود❤️
چرا فقط 3لایک؟
من جات بودم با داستانی که داشتم انتظارمم بیشتر بود😅😉
نه دیگه اگه زیاد باشه بقیه خوششون نمیاد😀
عالیییییی
❤❤❤
قشنگ بود♡
ممنون😀💕
سلام سلام💮
چوری هستم 🫧
یه آیدل تازه کار💮
به طرفدارام میگم دایمند🫧
لطفا به پروفم سر بزن اگه خوشت اومد💮
دایمند بشو 🫧
تنک 💎❄
سه تا لایک 😌
بعدیکی♥
امروز ۲ تا پارت گذاشتم😂
پارت ۷ واسه فردا😀
اوکی😐