
ناظر رد نکن 🌸🐇
اسلاید دوم
*سرنوشت عجیب پارت 1* ( علمت نیکا ! علامت سویو+ علامت میچا * علامت میرا £) ! : سویووووو..... سویو بچه پاشو دیگه چقدر میخوابی + : پنج دقیقه دیگههههه ! : پدصگگگ با توام از رو تخت بیا پایین صبحانه حاضرههههه + : نمیخورمممممم😩 ! : کوفت و بخوری پدصگ بیا پاییییییییینینن ( اومدن به پایین) + : نیکا جان خانوم اتاق میگم نمی....... ( نگاه کردن) پس صبحونه کو؟ 😐 ! : عه اومدی تا تو سفره بزاری اماده میشه☺️ +....... نیکاااا😩 ! : یاکااااا زورت میاد به دوست بدبختت کمک کنی هی من صبح تا شب دارم کار میکنم جون میکنم اخرم اینه جوابم خدا ایشالا از زمین برت داره😩 + : 😐 ( رفتن به تخت خواب) ! : پدصگگگ لباس بپوش دیرمون شدددد + : نیکا میخوام بخواب......... صبر کن.... هن مدرسهههه وای خاک به گورم یادم رفففتتتت🥲 ! : استغفرالله زود باش اماده شووووو😑 خب دوستان ببینید زندگی من هم خیلی شیرینه 😊 هم خیلی مزخرف😑 من هم خیلی مهربون و کیوتم و خیلی هم خوشملم😊 هم از درون خیلی خشن و یُبس😑 زندگیم فوق العاده هستش و هییییچچچ مشکلی نداره😊 اما هیچکی بدبختیام و ندید😑 سه سالم بود که بیماری ای به اسم جیب گرفتم.... بیماری جیب این شکلیه که اکسیژن به اندازه کافی ندارم و هر نیم ساعت یه بار باید با یه دستگاه پیس پیس به خودم اکسیژن برسونم. و من به هیچکس تو مدرسه مون نگفتم این مشکل و دارم..... چون همه از یه دختر اکسیژنی بدشون میاد.......... تو مدرسه بهترین دوستم اسمش چه اینه. البته هزار تا دوست دیگه هم دارم مثل *میرا، آن جی، ویکتوریا، نیکا، میچا و هیلدا* اره اره میدونم زیادن ولی خب مدرسست دیگه. تو مدرسه قبلی من خیلی اذیت میشدم..... خیلیییییییی اما خوشبختانه به این مدرسه نقل مکان کردم😐🧞♀️ این مدرسه رو ویکتور هیلو اداره میکنه. خانوم مین سوجی معلم ریاضی هست که معلم مورد علاقه منه، خانوم بویونگ معلمه هنره، خانوم جنی معلم ادبیات و خانوم سانا معلم زبانه فرانسوی ، چینی ، ژاپنی و امریکایی هست ولی فعلا داره به ما چینی یاد میده. امروز تو مدرسه کلیییییی ادم بودن..... کلیییییی. حتما به خاطر جشنواره شکوفه گیلاسه، اولین روزی که مدرسه *هه چین* افتتاح شد روز جشن شکوفه گیلاس بود. برای همین هر سال جشن میگیریمش. توی جشن دختر ها و پسر ها باید باهم میرقصیدن و بعدش باهم جام شکوفه گیلاس میخوردند که ترکیبی بود از گیلاس ، انبه و نارنگی . دعا دعا میکردم با اون کسی که فکر میکنم نیوفتم و باهاش نرقصم..... آه درسته..... *سوک هیون* اون پسره کراش همه مدرسست حتی فکر کنم کراش میرا هم هست اما من ازش زیاد خوشم نمیاد چون به نظرم خیلی مغروره و زیادی خودشیفته و منحرفه چون که یکم به من میچسبه و از جایی هم خیلی خشکه...... بگزریم خوشم نمیاد درمورد اون صحبت کنم اون. مدرسه ما مدرسه شبانه روزیه یعنی اینکه اونجا هم خوابگاه داره و هم غذا خوری و اینا منظورم از شبانه روزی مدرسه ای نیست که بچهاش مادر پدر ندارن بلکه مدرسه ای که شبانه روزیه..... والا به خدا هیچوقت فکر نکردم اینو برا کسی توضیح بدم..... . من و نیکا و میچا و میرا توی یکی از اتاقای مدرسه ایم. ویکتوریا و چه این و آنا جی و هیلدا هم توی اتاق بغلیمون هستن.
ساری اکر دیر شد و خوب نبود میخوام ین داستان مود باشه
بای بای
اگر پسندیدی، لایک کن و به سازنده انرژی بده!
چهاینبهکارولینتغییریافت..🚶🏿♀️🤌🏿
نایس..
اوکی
عررررر عالیییی
نایصصصص✦-✦
سلام کیوتم
شما به مهمونی تیپاپ برای هفته ی بعد دعوت شدی
اگر شرکت میکنی بگو
و تا تست مربوطش صبر کن
تنکس
عر حتمی میام
نایصص^^
پرفکتسوجیشی!
تنکس
https://testchi.ir/polls/91092
امه باهم یک صدا رای ما یانگ وونی🗿
نایس
تنکس