آخرین پارت و اخرین حرف
من : الیسیا کارت تموم شد بیا . الیسیا : باشه الان میام . بعد از پنچ دقیقه الیسیا اومد . از زبان الیسیا = کای : الیسیا یه چیزی رو باید بهت بگم . من : بگو عزیزم . یعنی چی میخاد بگه ک استرس داره 😕😞
انگار بعد از ی عالمه کلنجار رفتن با خودش گف : الیسیا تو ابجی منی . یعنی چی 😓 . من با لکنت : ییینی مممن...... کای : بیا بغلم اجی کوچولو . پریدم بغلش و گریه کردم
یهو کای گفت : خجالت نمیکشی دختر گنده گریه میکنه . دوتایی زدیم زیر خنده ( رویا : کای دیدی ی کاری کردم الیسیا زنت نشه . کای : بعدا برا شما دارم رویا خان . الیسیا : عه چیکارش داری کای .
کای : من میخاسم خانومم بشی 😓 نه ابجیم 😓 . رویا : حقته 😒 . کای و الیسیا : رویااااااااااااا 😠😡 . رویا : یا حضرت جن من فرار کنم خدافز . کای و الیسیا : کجاااااا کجاااا 😏😏 . رویا : 😫😫 )
یه هفته بعد : از زبان کای : ای بابا پس سفارش ها کی میان . مامان : هنوز نیومدن . من : نه 😓 . مامان : الان الیسیا و مانک میان اونوقت ما هنوز اینجا رو درست نکردیم 😥😓 . زنگ در زده شد . وسایل ها رو اوردن و رفتن . ریسه هارو زدیم ب دیوار و کیک رو گذاشتیم رو میز
مامان : کادو هاااااا 😓 . من : الان میارمشون . کادو هارو هم گذاشتم کنار کیک 😋😋 عجب تولدی بشه 😄😄 زنگ در دوبارع زده شد برق هارو خاموش کردیم
از زبان الیسیا : بابا زنگ زد گفت بریم بیرون . لباسامو پوشیدم و اومد دنبالم . رفتیم شهربازی خیلی حال داد😄😄 ( جخالت نمیکشی بچه گنده 😐 ) بعد یکی بهش زنگ زد هول شد رفت کنار ب صندلی وایستاد مشکوک شدم 😑😮😐
بعد از چند دقیقه اومد 😀 . بابا : خب امیدوارم خوش گذشته باشه بهت بریم خونه . من : اره خیییییلییییی 😄😄😆 بریم 😁 . رسیدیم خونه در رو باز کردم بابا زود تر رفت 😐 بعد من وارد شدم ک یهو
خیلی غافگیر شدم اصلا یادم نمیومد ک من تولدمه پریدم بغلشون به هر کی ی بوس دادم 😘😘😘 ( منحرف نشید از اون بوسا نیس 😂😂 ) کیک رو بریدم و ی کمش رو خوردم 😂😋 برای بقیه هم بریدم و بهشون دادم ک یهو ....
چشمم افتاد به کادو ها 😂😈😈 تا اومدم کادو ها رو بردارم کای دستمو گرفت و گفت : کادو های منه 😏 مال تو نیس 😏 . من و مامان و بابا : کااااااااای 😡😡 . کای : یا ابلفض کادو های من نیس همش مال الیسیا 😓😓 ( قیافه ی الیسیا و مانک و الی : 😂😂😂 قیافه ی کای : 😓
بابا دوربین رو اورد و تنظیماتش را درست کرد و ی عکس خانوادگی گرفتیم 😄😄
با کلی شوخی خنده کیک رو خوردیم و کادو هارو باز کردم . مامان برام ی لباس گرفته بود 👗👚😄 . بابا برام کفش و کیف 👠👜😄 . کای هم کتاب و یکمی پول 📚📙💵💵😄
فصل اول تموم شد
شاید برای فصل دوم فکری کنم
خدافظ برای همیشه
اگر پسندیدی، لایک کن و به سازنده انرژی بده!
فالوت کردم فالوم کن
منتظر پارت ۲ ام عشقم❤
عالییییییییییییییییییییییییییی بود 🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸
فدا
رویا جون هنوز نیومدی ؟؟؟؟؟؟؟
من دلم واست تنگ شده 🥺🥺🥺🥺🥺🥺
زودی بیا
منم دلم واست تنگ شده قربونت برم
🥺🥺🥺 کجا بودی ؟
بگو که فضولیم گل کرده 😝
خوش گذشت ؟؟
بگم باورت نمیشه تیمارستان بودمـ☺
بگو باورم میشه چون وضعیت خودمونه 😂😂😂😂
شوخی نبود یکتا جون واقعی گفتم
😐😐 ببخشید مزاحم شدم 😐😑
وااااا
داستانت عالی هست فقط لطفا فصل دو هم بنویس بی زحمت
چشم 😍
نظر لطفته ❤
رویاااااا این خدافظ برای همیشه چی بود 😐😐😐😐😐 و اسمت هم درست کن وا مگه مشکل داری ولش کن هر چی شد شد من خیلی بلا ها سرم اومده اما خودم رو نباختم همه تاوان کار هایی که با من کردن رو پس میدن تو هم ولش کن بخند بزار حرصشوت بگیر بعد دوباره بخند
راست میگه رویا جون اهمیت نده از ته دلت بخندی تا قشنگ از حرص سوخاری بشن
رویا جان من مرگ من ول کن
ی مدت نیصم
بخاطر شما چشم 😊😊
خیلی خوب بود ببخشید دیر فهمیدم
امروز به زور و التماس از مادرم نت کش رفتم
رویاااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااا
این خدافظ برا همیشه چی بود نوشتی هااااا😡😡😡😡😡😡😡
ملکه تورو دوست داریم چرا داری این کارو میکنی هااا؟؟🥺🥺داستانتم عالیه 😍😍😍
باید ادامه بدی به زندگی و چیز های که دوستشون داری 😍🥺
ی مدت نیستم حالا نمیددنم این مدت طولانیه یا کوتاه
باشه عزیزم هرجا که هستی بهت کلی خوش بگذره ☺️
یکتا جون هنوز هستی رویا هستم دلم واست خیلی تنگ شده ببخشید نبودم
اره هنوزم هستم گلم
عالی بود
راستی رویا جون بهتری؟
ممنون بهترم
دیگه اینجوری آدمه نده اگر خواهرش پایان داستان خیلی بد بود
واقعا بد بود 😔 باش ادامه نمیدم
یعنی یه دفعه دیگه بگی بده باید خانوادت لباس سیاه رو بپوشن
عه خودت که شرایط رویا رو درک میکنی
داستان رویا خیلی هم عالیه حق توهین به رویا رو نداری یک باره دیگه تو یا هرکس دیگه که به رویا بی احترامی کنه با من طرفه منم به هیچ کسی رحم ندارم اون وقته که باید اشهد خودتونو بخونید فهمیدید 🤬🤬🤬🤬🤬🤬🤬