اینم پارت یازده شرمنده دیر شد
بعد بارا رفت سمت کتاب خونه ( بارا=وقتی بیل کنترل تارا رو بدست میاره مثل بیپر تارا: وقتی تارا به کمک تیل بدنش رو بدست میاره ) یسنا:ام خب من باید برم دشویی مارکو:الان یسنا:ببخشید که ازتون اجازه نگرفتم مارکو:شما مراحم هستین یسنا در ذهنش:درد استار:خب برو زود برگرد یسنا:اون دیگه به زمانش ربط داره بارا:خب خب اون کتابی که دنبالش تو بخش ممنوعه هست پس یواشکی باید برم اونجا تیل:مگه خوابشو ببینی یهو تیل میخواست با بدن تارا جیغ بزنه که بیل جلوشو گرفت
6 اسلاید
نتیجه
مجموع امتیاز شما
امتیاز
تعداد پاسخ صحیح
تعداد پاسخ غلط
درصد صحیح
شما به درصد سوالات پاسخ درست دادید
اگر پسندیدی، لایک کن و به سازنده انرژی بده!
3 لایک
عالییییییییییییییییییییییییییی بود❤️❤️🌺🌺❤️🌸🌺❤️🌸🌺❤️
خوب بود
ولی پارت بعدی رو بیشتر بنویس