مصاحبه با آتسوشی

من: سلام⁦(＾∇＾)ﾉ♪⁩در خدمت شما هستیم با آتسوشی ناکاجیما ⁦\(๑╹◡╹๑)ﾉ♬⁩خب آتسوشی بهمون بگو: نظرت راجب یازاد چیه؟⁦ಠ‿ಠ⁩آتسوشی:خب سلام⁦/ᐠ｡ꞈ｡ᐟ\⁩و اینکه منظورت دازایه؟⁦ʕ´•ᴥ•`ʔ⁩من:میشه لطف کنی و اسمشو پیش من نیاری؟⁦┬─┬ノ(ಠ_ಠノ)⁩آتسوشی: ببخشید ⁦(^._.^)ﾉ⁩ولی خب به هر حال اون منو نجات داد و کسی که نمیتونه راجب قهرمان خودش فکر بدی داشته باشه⁦(ᵔᴥᵔ)⁩

من: خب سوال بعدی ⁦ಠಿヮಠ⁩غذای مورد علاقت چیه؟آتسوشی:ام...⁦ฅ^•ﻌ•^ฅ⁩من همه جور غذایی میخورم⁦(◕ᴥ◕)⁩ولی بیشتر از همه چایی رو برنج رو دوست دارم⁦(=^･ｪ･^=)⁩ من:به به⁦╮(＾▽＾)╭⁩خب سوال بعدی ⁦(´⊙ω⊙`)！⁩

من:خب آتسوشی،نظرت راجب اکوتاگاوا چیه؟⁦´◔‿ゝ◔`)━☞⁩آتسوشی:ازش متنفرم ⁦ರ╭╮ರ⁩خیلی بدجنسه و به هیچ وجه آدم خوبی نی..⁦(((;ꏿ_ꏿ;)))⁩چرا مشتتو گرفتی سمتم؟⁦乁( ^•_•^ )ㄏ⁩من:ام._.هیچی.⁦╮(╯_╰)╭⁩سوال بعدی

من:آتسوشی،به نظرت کونیکیدا باهات مشکل داره؟⁦乁( •_• )ㄏ⁩آتسوشی:معلومه که نه⁦¯\_^ʘ‿ʘ^_/¯⁩این همه حمایتم کرده و بهم کمک کرده⁦(ノ^_^)ノ⁩کونیکیدا فقط زود عصبانی میشه⁦ƪ(^˘⌣˘^)ʃ⁩من:خب سوال بعدی

من:خب آتسوشی،چرا کمربندت ایقد درازهههه؟؟⁦┬─┬ノ(ಠ_ಠノ)⁩آتسوشی:آرام._.خب به خاطر اینکه کمربندم احساسات مختلف من رو بیان میکنه درست مثل دم یه گربه⁦ฅ^•ﻌ•^ฅ⁩من:اوکی🗿سوال بعدی

من:خب آتسوشی ،از برخورد اعضای آژانس تا الان راضی هستی؟⁦(ㆁωㆁ)⁩آتسوشی:معلومه که آره⁦( ꈍᴗꈍ)⁩برخورد همشون تا حالا با من خیلی خوب بوده⁦(◡ ω ◡)⁩من: سوال بعدی

من:خب آتسوشی ناکاجیما به عنوان سوال آخر ،از زندگی الانت راضی هستی؟⁦(◕ᴗ◕✿)⁩آتسوشی:بله⁦(◠‿・)—☆⁩از زندگی الانم واقعا راضیم⁦(◠‿◕)⁩

خب ممنون که برای من تا اینجا اومدی⁦(◍•ᴗ•◍)✧*。⁩اگه میشه اون قلب رو هم قرمز کن که بدجور منو خوشحال میکنی⁦(´∩｡• ᵕ •｡∩`) ⁩❤️