
Salam 🥺🫀✨
از زبان هارلی :« آماده شدم و از اتاق رفتم بیرون که جک اسپارو تو راه دیدم (از زبان نویسنده :« اسم دیگه ای به ذهنم نرسید خودم میدونم جک اسپارو کیه دزد دریایی بازاااا 😂 ) از زبان هارلی :« بهم گفت _جایی میری _ آره _ کجا اون وقت با این تیپ _ باید حتما بهت جواب بدم _ نه نه منظورم این نبود متاسفم _ خب هنوز مشکلی پیش نیومده خدافظ _ اهههه بازم خراب کردم فرصت رو . از زبان هارلی :« رفتم دیدم دراکو به یه کت و شلوار مشکی زیر بید وایستاده .
رفت جلو گفتم :« برای یه قرار درسی اینجوری تیپ زدی ؟ _ من که همیشه همینم تو چرا اینقدر خوشگل کردی پاتاح ؟ _ من معمولا مرتب میرم سر قرار چه درسی چه غیر درسی _ اون مگه ... ولش کن چرا اینقدر دیر کردی ؟ _ متاسفم جک اسپارو بهم گیر داد که کجا میری همین باعث شد .
مهم نیست بیا شروع کنیم ( برای شما که اصلا مهم نیست 😐 )( از زبان هارلی :« دراکو هر روز یه آدم دیگه میشد یه روز بهم میگفتی جانم یه روز میگه مهم نیست که اسپارو بهت گیر داده ، یه روز میگه هارلی ، یه روز میگه پاتاح ماذا هاذا فاذا 😐) _ خوب پاتاح راجعب کجا کنفرانس بدیم ؟ _ من دیشب فکرام رو کردم و به پرفسور مک گونگال خبر دادم باهام بیا .
. از زبان هارلی :» اینو گفتم و دویدم مالفوی هم پشتم اومد ، رفتم به طبقه ی پنجم برج تاریکی و گفتم :« رسیدیم ، _ دیوونه شدی پاتاح میخوای راجعب تالار اسرار کنفرانس بدی _ آره دقیقا _ من اون پایین نمیام . همون موقع هری اومد
گفت :« سلام . که دراکو گفت :« این چرا اینجاست منم جواب دادم _ اول اینکه این نه هری دومن نه من پارسلمات هستم نه تو چجوری قراره درو باز کنیم . دراکو چیزی نگفت . و هری شروع کرد به صحبت کردن به زبان مار و در تالار باز شد . دراکو گفت :« اگه اون باسیلیسک بچه داشته باشه اون پایین چی . منم جواب دادم :« یه چیزی میگی ها اون موجود افسانه ای بود نه یه حیوون معمولی که بخواد بچه دار بشه .
اگر پسندیدی، لایک کن و به سازنده انرژی بده!
هاییی♡میشه تو مسابقم شرکت کنی؟ ♡
عالیییی فقط هارلی کیه؟؟؟؟
هارلی فامیلیش؟؟
مگه هری پاتر خواهر داشت من نمیدونستم😐
مثلا خواهر داشت دیگه جدی نگیر 😂😂😂