سلامممم خب این اولین رمانم داخل تستچیه.یه بار دیگه هم گذاشتمش امیدوارم این بار پخش بشه.
جشن تموم شده بود.یه سال دیگه هم داخل هاگوارتز شروع شد و باز من که نمیتونم با کسی کنار بیام.به سمت خوابگاه اسلیترین براه افتادم.یه سری وسائل ضروری رو از داخل چمدون بیرون اوردم و بعدش رفتم بخوابم.روی تخت ولو شدم و سعی کردم بخوابم.خواب به چشمم نمیومد.داشتم به این چند سال فکر میکردم.پدرو مادرم هردو داخل گریفیندور بودن.پس چرا من داخل اسلیترین بودم؟اونم وقتی هیچ کدوم از اسلیترینی ها منو داخل گروه خودشون قبول ندارن...
6 اسلاید
نتیجه
مجموع امتیاز شما
امتیاز
تعداد پاسخ صحیح
تعداد پاسخ غلط
درصد صحیح
شما به درصد سوالات پاسخ درست دادید
اگر پسندیدی، لایک کن و به سازنده انرژی بده!
5 لایک
خواستم بگم گروه ها جدا سر کلاس میرن
به جز
معجون سازی و جانور شناسی
اها...مرسی
خواهش 💚