جک: یکم کرم به بدن مری زدم و گفتم: مری چرا اومدی اینجا کی این کار رو کرده ؟ گفت:اگر جون داشتم حتما اینجا نمیومدم! گفتم: چیزی میخوری ؟ گفت: نه ! گفتم: آخر نگفتی کی اینکار رو کرده ؟ گفت: مهم نیست ! _ کارلوس ؟ *...._ پس کار خودش بوده! * مهم نیست . _ تو با بدن کبود و بنفش اومدی پیشم و میگی مهم نیست ؟ * قول داده دیگه هم رو نبینیم ! _ اون یک میدراک هست بهش اعتمادی نیست احتمالا الانم داره میره پیش پدرش ! *هق هق...هق هق...هق هق _ داری گریه می کنی ؟ * ..... _ مری با گریه کردن هیچی حل نمیشه * درد داره ! _ کجا درد داره می تونم کرم بیشتری بدم بهت ! * قلبم _ منظورت چیه ؟ * می دونی من هیچ وقت انسان مفیدی نبودم ، همیشه سعی کردم خودم رو قوی نشون بدم ولی باختم . ملودی تنها کسی بود که تو زندگیم داشتم ، من خیلی بدبختم . _ پس من چی ؟ * ها؟! _ پس من چی هستم ؟ مری از پیشم برو ولی هیچ وقت فراموش نکن یکی هست که به اندازه کل دنیا دوستت داره اون منم ! من ! * جک راه من و تو از هم جداست خیلی وقته _ واقعا؟ واقعاااااا؟(بچه ها اینجا داد میزنه میگه واقعاااااااا)*نه این فقط یک دروغ هست که باید تا آخر عمر به هم بگیم
6 اسلاید
نتیجه
مجموع امتیاز شما
امتیاز
تعداد پاسخ صحیح
تعداد پاسخ غلط
درصد صحیح
شما به درصد سوالات پاسخ درست دادید
اگر پسندیدی، لایک کن و به سازنده انرژی بده!
22 لایک
عالیییییییییی
الهم NO به سکته:معنی(خداوندا نه به سکته)😂
خدا به خیر بگذرونه آخر داستانو
مرسییییییی
منی که دارم دستگاه شوک آماده میکنم
عالی بوددد
اخیش بالاخره شیپ مورد علاقم دارن کم کم بهم میرسن جک و مری🗿
منی که تصمیم های بدی دارم 😊
هعی🗿
عالییییی
مرسی
عالی من عاشق این داستان شدم😂💖
ممنونم عزیزم😀😊
عالیییییییی بود 💙🌸💙
مرسیییییی💖💖
عالیییی
مرسیییییی
خیلی این داستان رو دوست دارم
عالیه
مرسی قشنگم❤