
اریک :برای اینکه حرصشو درارم دست مرینت رو کشیدم سمت خودم اما چند لحظه اون دست ناپدید شد برگشتم مرینت در جا همونجا خشک وایستاده بود نگاه اتشینی به دوتامون کرد میشد اصبانیت رو تو چشماش خوند حرف نمی زد و قیافش نشون می داد که نمی خواد حرفی بشنوه پس ساکت موندم مرینت :بعد نفس عمیقی که کشیدم قیافمو اروم نشون و گفتم :میشه بس کنیدددددد (با داد ) که همه نگاه ها رفت سمتم ...ببخشید 😅 ....شما دوتا چه فکری کردین ادرین چرا من هر جا می رم و تو هستی و اریک دیگه حق نداری اونکارو باهام کنی تا وقتی خودم بزارم با دوتاتونم اگه یک کاری باهام کنید از اون کارای عاشقانه چندش اور تا یک نه اخر تابستون باهاتون قهر می کنم و سرمو چرخوندم اونور و هوم تند گفتم و چشمامو بستم ....بعد چند لحظه یکیشون رو باز کردم و زیر زیرکی نگاشون کردم دستم رو کوبیدم رو پیشونیم و گفتم من دوتاتونو دوست دارم. اریک: 😍 ادرین :😍 مرینت :اما به عنوان دوست(چقدر این کلمه دوست رو مخه کی اینو اختراع کرده 😑) ادرین و اریک :😭 مرینت :حالا مهم نیست گذشته چی بوده و نبوده و من چند بار ادرینو اونطور کردم و یه چشم غره رفته بهش و فعلا حوصله نهد به نهد شدن با دوتاتون رو رو ندارم پس میشه ولم کنید چون هنوز ما له عنوان حتی بوی فرند و گرل فرند نشدیم و خب تا اخر تابستون بهترن می گم کدومتون رو می خوام و به سمت خروجی حرکت کردم اه اینا چقدر مسخرن و یکی کوبوندم تو پیشونی بدبدختم 😐
بریجیت :پس تا اخر تابستون نمی تونین بیاین اه می دونستم این عروسی هم قرار نیست امسال بشه اه تف تو این شانس عاقد هم که نداریم پی چیکار کنیم اما نگران نباش ادرین جون بزودی ماله من میشی اره ماله من اون همه پول 😃من پولدار میشم یوهووووووووو هان بازم اون الو اریک باشه باشه بیا رود سن می بینمت اه باز یه گندی زده *رود سن* بریجیت :به به اقا کجان حالا اوففف بدو دیگه شیطان مسخره یه ادم رو اسب خودش می کرد با جادوش و با اون میومد که دیدم داره بدو بدو میاد یا موها و لباسای داغون اوه بلاخره جناب تشیف اوردن اریک :اره بریجیت :سرش پایین بود دستمو گذاشتم رو دوتا گونش و فشار دادم ....ببینم باز چه .......گندی زدییییییی(باداد ) اریک :قضیه رو براش تعریف کردم بریجیت :اه فقط بلدی گند بزنی تو قرار بود با مرینت باشی من با ادرین ولی وقتی مرینت از بین رفت بعد هم ادرین هرچی دارن ندارن برداریم از بد شانسیمون هم تابستون عاقد نداریم و زدم تو پیشونیم ببین من پیشرفت کردم من الان با ادرین مدزمان کردم اما تو چی همش فقط با مرینتی حتی بوی فرندشم نشدی ببین اگه اون پولو می خوای باید حسابی تا جایی که ممکنه نزدیکش بشی اریک :اما اون ادرین مسخره همش هر جا مرینت باشه همونجا هست بریجیت :اونو بسبار به من 😈 من میدونم باید چیکار کنم تو فقط برو نگران کارت باش من اینو درست می کنم
مرینت :اعصابم سر جاش نبود رگهای مغزم مور به مور شده بودن از دست این دوتا مخصوصا موجود فضایی واقعا فضایی ها 😂 جذاب 😍 اما رو اعصاب 😒😑 ادرین :وقتی مرینت رفت منم پشت سرش رفتم که یه لحظه دیدم اریک داره صحبت می کنه هوممم خواستم به حرفش گوش کنم اما نباید مرینتو گم می کردم شاید بتونم باهاش حرف بزنم پس دنبالش رفتم طوری که حالش نشه مرینت :فقط اگه یکی از اون دوتا رو ببینم دیگه خودشون میدونن اپرین :بومممم مرینت :آآآآآآآ و با مشت زدم تو صورت هر کی که بود ادرین :اخ مرینت :اه حدس میزدم تو اینجا چیکار میکنی مسخره -اسم بابات اصغره 😂- مزه نریز -پس شکر بریزم 😂- ادرین 😑-جان ادرین -برو -کجا برم 😂-خونه اقای شجاع.....خب د ی و و ن ه فضایی معلومه خونتون دیگه یا هر جای پاریس اما نمی خوام هیچکدومتون رو ببینم هیچکدوم به اندازه کافی درد دارم حالا شما هم بهش اضافه شدین فقط ولم کن ادرین بخدا حوصلتو ندارم تازه من تورو ۳ بار سوب نکردم همشش یکبار بود اونم پام گیر کرد به یک سنگ و فقط دو سه روز پیش تو شرکت بخاطر خودت مبل خورد یکذره به تبل وگرنه ما هبچ وقت قشاع هم نمی شیم ادرین :تو واقعا حافظت رو از دست دادی مرینت :خودم داستانمو از الیا شندم اما اون ماله گذشتست این ماله الانه
مرینت :اما اون ماله گذشتس این ماله الانه ادرین :اما تو هیچ وقت منو نمی خوای مرینت :خب چون هر وقت میام احساسی بهت نشون بدم مسخره بازی در میاری هر وقت هرجا هر دقیقه هر ثانیه و هر صدم ثانیه تو پیشمی اینه که منو از خودت رنجونده. ادرین :تو همیشه از جواب بهم فرار می کنی وقتی می خوام بهت نزدیک بشم همیشه بهم میگی فضایی منو ضایع می کنی همه جا مرینت :اما خب تو هم هر جا منو ضایع میکنی با مشت می کوبیدم تو شنیس حتی پیش اریک پیش همه الیا بریجیت مامانم بابام یکروز خودتو ضایع میکنی که بلاخره مشتام تموم شد چرا ...چرا ...بهم بگو چرا منو می خوای مگه من چی دارم که بقیه ندارن هر چی که من دارم اونا هم دارن بهم بگو این حسی که نسبت بهم داری چیه ادرین :اسمش عشقه و چونشو گرفته مبل رو به شبل نزدیک کردم و اروم خیلی ساکت مشدیسوب (و تموم شد چیه خب خوب شد جان من می خواستم این کارو نکنم😂 اما بچه های خوبی باشین و ۱۵ لایک ۳۰ کامنت ۷۰ بازدید رو بدین بدوین نتیجه چالش هست ناظر جان مادرت رد نکن الان همه جای دنیا هست الان حتی بچه همسایمون ۵ سالشه اینو میدونه 😐)
اگر پسندیدی، لایک کن و به سازنده انرژی بده!
عالییی
عالی آی
چرا آی 😶
مرسی❤
منظورم آجی بود 😂 دیگه ج نگرفت 😂😂😂
😂😂😂😂😂😂
ج.چ : ی میمون منو بغل کرد 😐 نمی شد گربه باشه یا کت نوار ؟ 😢
من اینو ننوشتم که اما ممیمون هم بد نیستا 😂 باور کن 😅
منم باور کردم هرهرهر 😐
مرسی که باور کردی 😂😂😂😂
عالی بود قشنگم❤
جچ یه احمقی ازم جدا شد
مرسی
چه خوش شانس برو پیش یه ادم عاقل
عالییییییییییییییییی بود بعدیییییییییی
عالییی بود 💛
ی بیمار روانی فهمید دوسش دارم😐💔
😂😂😂😂😂😂😂
خب اینم سی تا کامنت و با این ۳۲ تا میشه😉
۳۰
۲۹
۲۶