انرژی بی پایان پارت13

ماری:وای خدا چقدر غر میزنین راستی کیم ماکه نمیتونیم توی این سه سال همش توی هتل باشیم خیلی خرج داره........ کیم:نه فعلا توی هتل هستیم تا وقتی خونه بخرم............ راوی:الان یک ماه هسته که توی هتل زندگی میکنن و الان کیم با خوش حالی میاد میگه:ماری وسایلتو جمع کن میریم خونه خودمون........ راوی:ماری وسایلشو برمیداره میرن خونه ی که کیم خریده کیم میگه:منو کایان کار میکنیم تو خونه داری و از الان ما سه تا خواهر برادریم باشه......... ماری:😊باشه............ راوی:الان یک هفته میشه که توی این خونه جدیدی شون هستن الان دوشنبه هسته که ساعت 15:30هسته که گوشی ماری زنگ میخورهم مکالمه ی ماری و کیم:کیم:ماری قراره دوستم بیاد خونه پس همه چیز تدارک ببین و بهترین لباستو بپوش........ ماری:باشه........ کیم:راستی امروز لنز نزار باشه...... ماری:باشه ولی ارایش میکنم...... کیم:باشه

غط کردن:ماری:وای حالا چکار کنم اها فهمیدم........ راوی:شروع میکنه به درست کردن کیک،شیک(شیک ترکیبی از بستنی، شیر،(شیک درست کرد چون کیم دوست داره) خامه) موکا(موکا چون کایان دوست داره) وقتی همه چیز رو درست کرد میره حموم وقتی میاد یه سرهمی ابی میپوشه موهاشم باز میزاره میره از اتاق بیرون که همون موقع در میزنن مری میره درو باز میکنه کیم کایان و😲(اگر گفتین) ادرین رو میبینه و سعی میکنه خیلی خونسرد خودشو نشون بده و میره بغل کیم میگه:خوشدی داداشی ....... کایان:هی منم ادم هستم....... ماری😂قوربون اون یکی داداشم بشم که انقدر حسوده😂ادرین کیم:😂😂😂ماری:بفرمایید داخل........ راوی:وقتی همه میرن داخل ماری درو میبینه و میره تا از هممون پذیرایی کنه میوه میبره بعدشم شیک میاره......... کیم:وای مرسی ماری فکر نمیکردم که شیک درست کنی........ کایان با دهن پر میگه:ماری موکا هم درست کردی دیگه؟؟؟؟؟😑ماری:اره موکا هم درست کردم راستی معرفی نمیکنین...... کیم:ایشون دوست قدیمیم ادرین اگرست هستن ادرین ایشون رفیق شیش منو کایان هسته که بهمون داداش هم میگه...... ادرین:خوشبختم ماری🤝 ماری:منم ادی😂کیم:ماری مگه نگفتم لباس ادم وار بپوش این چیه....... ماری:وای کیم چقدر گیر میدی اه........ کیم:من گیر میدم بهت گفتم بپوش ولی نه جلوی دوست های من........ راوی:ماری میره سمت ادرین و میشینه روی پا.ی ادرین و دستشو دور گردن ادرین حلقه میکنه میگه:ادرین هم مثل داداشم میمونه....... بعد چشاشو مظلوم میکنه میگه:نه ادی....... ادرین:😉اره بابا کیم چرا انقدر گیر میدی تو بابا ولش کن (ناظم تورو خدا منتشر کن)

راوی:الان ساعت00:00 هسته ادرین میگه:کیم من دیگه باید برم رفیقم مایک منتظره...... کیم:بگو بیاد اینجا امشب چهارتایی دور هم باشیم....... ماری:چی😲نه من تنها میمونم😭ادرین:باشه ماری نترس تنها نمیمونی خواهرم ادرین او دوستش کاگامی هم میان...... ماری:اخجون😝😝😝راوی:وقتی میان بعد از یک ساعت ادرینا میگه:کیم اب انگور نداری؟؟؟ ادرین:ادرینا😠این چه حرفیه....... کیم:اِ ادرین چکارش داری ماری پاشو برو اون اب انگور اصلی رو بیار....... ماری:باشه الان........ راوی ی:ماری برای همه جا.م میاره ولی خودش نمیخوره که ادرین میگه:ماری تو چرا نمیخوری؟؟؟. ماری:خب میدونی من وقتی که میخورم دیگه نمیتونم خودمو کنترول کنم و هر سوالی هم ازم بپرسین رو جواب میدم برای همین نمیخوام اگر بخورم میلی چیز هایی که نباید فاش بشن رو فاش میکنم حالا خر بیار و باقالی بار کن میدونین چی میگم....... کیم:یعنی میخوای بگی که خیلی چیز هاک من هم نمیدونم....... ماری:اهم...... کیم:😐کایان من دست هاشو میگیرم تو بریز توی حلقش باشه😈😈😈ماری:نه کیم خواهش میکنم وقتی یبار به دهنم مزه بده نمی تونم جلوی خودمو بگیرم پس واش کن باشه

کایان:نچ بچا بیاین کمک........ ماری:نه خواهش میکنم....... راوی:ولی دیگه دیر شده بود ماری چند قلپ خورد و دیگه نتونست خودشو کنترل کنه جا.م رو از دست کیم میگیره میریزه و میخوره جوری که ماری حسابی م.س.ت م.س.ت میشه ولی فقط ماری اینجوری م.س.ت بود که ادرین میپرسه بنظرتون مرینت کجا رفته؟؟؟؟.کیم:فامیلش چیه؟؟؟ ادرین:دوپن چنگ........ کیم و کایان:وای خدا😲اگر لو بده چی........ ماری:من میدونم کجایه اون جایی خسته که دست شماها بهش نمیرسه هیچوقت هم بر نمیکردم پاریس........ ادرین:چی 😲...... کیم میپره جلوی دهن ماری رو میگیره میگه: ماری وقتی مسته خیلی چرتو پرت میگه......... که مایک بلند میشه میره دست کیم رو اون ور میزنه میگه:بر نمیگیردی یعنی......... ادرینا:تو مرینتی ولی توکه...... کامی:همش ارایشه همش........ ادی:داری دروغ میگی......... کامی یه دسمال برمیداره میماله روی صورت ماری میگه:بیا....... مایک:ولی چشماش........ کایان:😞ماری ببخشید ولی اونا دوست های تو هستن چشماش لنزه...... کیم:کایان ما قول دادیم که اونو هیچ وقت یه ادرین یا کت نوار ندیم چرا قولتو شکندی ها میدونی ماری چقدر از دستت اعصبانی میشه

کایان:کیم ما نمیتونیم اونا خانوادش هستن چرا نمیفهمی....... کیم:چرا خب هم میفهمم این خواسته ی خود مری بود خودش گفت که از ادرین از کت نوار متنفره چرا درک نمیکنی ها........ ادرین:اون اینارو گفته😲ماری:اره خودم گفتم مشکلیه ها🙁هم از توی خر متنفرم هم از اون کت نوار یا بهتر بگم از خودت کت😠(این تیکه رو با داد میگه) مایک،ادی،کامی:چی؟؟؟؟؟؟ کیم:این اقایی که جلوتون نشسته کت نوار هسته همون قهرمان پاریس همون...... کایان :کیم اینا به ما مربوط نمیشه چرا نمیفهمی ها 😠ادی:بسع....... همه ساکت میشن که ادی میشه:ادرین همین الان همه چیز رو تعریف میکنی.......... راوی:ادرین از سیر تا پیاز رو تعریف میکنه...... ادی:مری برای این رفت پس برای شناسنامه بکمک یاماتو نیاز داشته و برای پرواز هم شو این نشون میده که........ کامی میزنه روی میز میگه:هیروووووو

بای بای