
بانی کیوت🎈🍄P4
اونقدر خندیدم که جونگ کوک دستمو فشار داد و من به سختی خودمو اروم کردم که از خنده شلوارم رو خ.ی.س نکنم(جدی نگیر اصطلاحه😂) معلم: خب امروز درمورد تحقیقتون حرف میزنیم ولی قبلش من کوکیم. رو بخورم و بعله بازم من از خنده داشتم کبود میشدم و جونگ کوک عصبانی تر که بالاخره زنگ خورد و ما به سمت بیرون از دانشگاه رفتیم از زبان جونگ کوک: کریستال پرسید: اوپا چرا منو انتخاب کردی؟ جونگ کوک: چون تو خیلی مهربونی.و دیدم کریستال سرخ شد و سرشو انداخت پایین از زبان ا/ت داشتم راه میرفتم خوردم به یکی نگاش کردم اونننن بکهیونههههه پریدم ب.غ.لش بکهیون: سلام ا/ت دلم برات تنگ شده بود من:منم همینطور ....
منو بکهیون از بچگی باهم دوستیم ما باهم خیلی خیلی صمیمی هستیم ولی فقط دوست اون برای مدتی رفت خارج و الان برگشت داشتیم قدم میزدیم و میخندیدیم که چشمم افتاد به جونگ کوک اما اهمیت ندادم بکهیون: اون کیه که زل زده بت؟ من: همکلاسیمه و هردومون به یک چیز فکر میکردیم دیدم اونا نزدیک شدن و سلام کردن البته مثل همیشه کریستال نه جونگ کوک : سلام ا/ت اینجا چکار میکنی ایشون رو معرفی نمیکنی بکهیون: سلام من بکهیونم شو.هر ا/ت دیدم داره نقش بازی میکنه باهاش همراهی کردم من: اره درسته جونگ کوک:(ا/ت کی از.دواج کرد) هه چه سلیقه ای داری اخه این همه دختر خوشگل از بینشون این جوجه اردک ؟ (خنده ) کریستالم داشت به طرز.... میخندید راستش یکم ناراح شدم و دیدم...
بکهیون گفت: بنظر من زیبا ترین دختر دنیاست و خیلی خوشحالم که پیشمه و گونش رونزدیکم کرد برای ما این چیزا عادی بود پس گونش رو بو.سیدم دیدم جونگ کوک داره قرمز میشه و هردومون داشتیم از خنده منفجر میشدیم و همینطوری هم شد و دیدم جونگ کوک و کریستال دارن سوالی نگامون میکنن بکهیون که توی نقش فرو رفته بود: ما بریم من با ا/ت کار دارم و رفتیم و دوباره از خنده غش کردیم بکهیون:راستی من کلاس جفت شمام من: جدی اون:ارع و بالاخره از هم خداحافظی کردیم و رفتیم وقتی توی راه برگشت بودم حالم خیلی بد شد و همچی سیاه ش از زبان جونگ کوک :داشتیم با کریستال میلک شیم خوردم که یکی از پسرای کلاسمون بهم زنگ زد و گفت ا/ت توی خیابون غش کرده پس از کریستال خداحافظی...
کردم و گفتم کار ضروری پیش اومده رفتم پیش ا/ت و بردمش بیمارستان پرستار:باید این فرمو پر کنید فرمو پر کردم و رفتم پیشش ا/ت بهوش نیومده بود چقدر اروم و کیوت بود دیدم کریستال بهم زنگ زد : الو اوپا کجایی چی شد؟-کریستال بیمارستانم ا/ت توی خیابون غش کرده بود بردیمش بیمارستان کریستال: کدوم بیمارستانی وایی اوپا خیلی ناراحتم(مصنوعی) دارم میام ا/ت داشت بهوش می اومد از زبان ا/ت بیدار شدم دیدم توی تختم و جونگ کوک داره نگام میکنه جونگ کوک: بهتری؟ من: چی شد؟ جونگ کوک: غش کردی اوردمت اینجا میخواستم جیزی بگم کریستال اومد ...وایی ا/ت چی شده (مصنوعی ) جونگ کوک : من برم چیزی بخرم کریستال : باشه چاگیا کریستال: بهت اخطار داده بودم نزدیک جونگ کوک نشی من:اصلا من چرا باید نزدیکش بشم برای خودت کریستال دید جونگ کوک اومد خودشو زد به گریه و افتاد زمین: اوپا ا/ت...هققققق چرا اینکارث کردی مگه من چیکارت کردم جونگ کوک.....
اگر پسندیدی، لایک کن و به سازنده انرژی بده!
اونا ابزار تخیلی ما نیستن...
به نظرت بی تی اس از این کارا خوششون میاد؟ میدونستی جونگ کوک قبلا گفته منو به عنوان آیدلتون تصور کنید نه همسر؟
باشه حرف من بی اهمیت
حداقل برای حرف اون ارزش قائل نیستید؟
لطفا لطفا فقط به جای ا/ت اسم بزارید
اینجوری هم آنتی ها گزارشتون نمیکنن
و هم بیشتر طرفدار میگیره :)♡
میشه بری تست آخرمو لایک کنی؟
عالیه
پارت بعدددددد 🥺🤝🏻
بزالی بهت بستنی میدما 🍧
♥️♥️😂
آفرین پارت بعدو زود بزار😁
اوک
عالیییییییی بود قشنگم
مرسی
هایمنیهسولوییستتازهکارم💗
بهفناممیگمپیکسی:)🧚🏻♀️
میشهبهتستبیوموآهنگمسربزنیوپیکسیبشی؟^^🍓
میدونمتبلیغاخستتکردهولیماهمبدونتبلیغهیچفنیپیدانمیکنیم؛🧊
مرسیکهدرکمیکنی•-•🧁
مایلبهپین؟:)🍯